جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه

گزارشی از یک دوئل زنانه


مراسم مفصل شام فرانسوی با صرف اشتها آور شروع شده است. اغلب مدعوین میان سال هستند و جملگی فرانسوی جز فرنگیس. دانشجوی جوان ایرانی که امشب یکی از مهمانان ویژه صاحب خانه اش هست. همه چیز او در این جمع متفاوت و جذاب است . از موهای مشکی و لباس مزین به طرح های بوته جقه ایش تا لهجه ی کشیده و خارجی  فرانسوی حرف زدنش. مردها آشکارا مجذوب او شده اند و بعضی ها در این جذبه مراعات احوال زنان همراهشان را فراموش کرده اند. برای زنی از زن های جمع این توجه به زنی خارجی اما گویا چندان خوشایند نیست. کرول، زن بلوند و میان سال فرانسوی که همراه همسرش در این مهمانی حضور دارد.

گفتگوی ساده و دوستانه در مورد تعطیلات تابستانی خیلی زود تبدیل می شود به زورآزمایی کلامی بین دو زن . یکی با لهجه ی سلیس فرانسوی ، دیگری با لهجه ی جذاب فارسی- فرانسوی .... لهجه ای که به طور باور نکردنی ضعف زبانی فرنگیس را تبدیل به یک جاذبه کرده است. جمع با دقت و لذت بیشتری به حرف های او گوش می دهند.
کرول از هر فرصتی استفاده می کند تا خاطراتش را با گزاره هایی کلی،  به عقب افتادگی و توحش انسان شرقی تعمیم دهد . از آب غیر قابل خوردن چین تا مردهای مهاجم و متجاوز استانبول که نمی توانند خودشان را مقابل بلوندها کنترل کنند!

گزاره هایی که به فرنگیس سنگین می آیند.  او قصد جنگ ندارد اما سکوت را هم تاب نمی آورد. کرول دور برداشته است فرنگیس اما پی در پی ترمز دستش را می کشد:
کرول : به نظر می رسه چین واقعا در مسیر پیشرفت داره قرار می گیره . کنار دریا زن هایی رو می دیدم که آفتاب می گیرن و برنزه می کنن ....
فرنگیس : ببخشید حرفتون رو قطع می کنم اما برنزه کردن چه ربطی با توسعه داره ؟؟؟؟ برنزه کردن یک مد هالیودی هست که در فرانسه مورد استقبال قرار گرفته .
(تائید جمع در این که برنزه کردن ربط چندانی به توسعه حقوق انسانی ندارد و هم زمان تحسین زبان فرانسه فرنگیس)
کرول : یاد گرفتن زبان در محیط ی که همه آن زبان را حرف می زنند  کار سختی نیست.
فرنگیس: نه نیست اما نیاز به شهامت حضور در دل جامعه را دارد. شهامتی که خیلی ها ندارند.

کرول در مسیر تعریف خاطراتش  به ترکیه رسیده است :
سوار قطار بودیم. می دونین که مردهای شرقی چقدر در برابر بلوندها ضعیف هستند. من و دوستم کنار هم نشسته بودیم و متوجه شدیم چطور مردهای ترک درحال نقشه کشیدن برای  تجاوز به ما بودند.
فرنگیس : ببخشید دوباره حرفتون رو قطع می کنم اما یه سئوال : آیا شما زبان ترکی بلد هستید؟
کرول : نه!
فرنگیس : پس چطور متوجه منظور اونها شدید؟
کرول: از روی اشاره هایی که به هم می کردن.
فرنگیس: این چندمین سفر شما به ترکیه بوده؟
کرول: اولین سفر.
فرنگیس:  به نظر من این می تونه یک سوئ تفاهم فرهنگی باشه . شما نه زبان ترکی می دونید و نه با فرهنگ ترکیه آشنا هستید اما از یک وضعیت مبهم نتیجه ای قطعی گرفتید. اجازه بدین من هم تجربه ای مشابه رو براتون عنوان کنم. اینجا در پاریس ، عصرها در مسیر برگشت ، بارها از سوی مردان فرانسوی دعوت به همراهی یا نوشیدن قهوه می شم. اوایل این رفتار برای من بسیار عجیب بود و شبیه یک مزاحمت به نظرم می رسید اما به مرور زمان متوجه شدم  این نوع گپ زدن ها ظاهرا در فرهنگ فرانسوی معمول هست. شاید اون مردهای ترک هم فقط کنجکاو بودن و می خواستن با یک زن خارجی گپ بزنن.

کرول با لحنی بی حوصله و کشدار: بله ... ممکنه اما شما هم نمی تونید مدعی بشید مردهای خاورمیانه بی نقص هستند!
فرنگیس: من هرگز چنین حرفی نزدم!
جمع در حال تائید فرنگیس هستند. او اما آزرده و خسته از این گفتگوی بسته و جهت دار  عذر خواهی می کند و به بهانه تماسی ضروری میز را ترک می کند.

تلفنم زنگ می خورد. فرنگیس است با صدایی که آزرده و عصبانی و بی پناه است. احساس می کنم خودش را به آغوشم افکنده است. حرف می زنیم. کمی آرام می شود. می گویم اینجورآدمها همه جا هستند. یک تیپ متکبر. خاص فرانسه هم نیست. به دل نگیر. برو و از میز فرانسوی لذت ببر.
می گوید: نه ! ترجیح می دهم با تو حرف بزنم.

گپ می زنیم. آرام و مطبوع . تو گویی در گوشه ی دنج و تاریکی از یک کافه...  رو به روی هم ... در تاریکی شب فاصله بین پاریس و نانت درنوردیده شده است ..... فاصله بین خانه و خارج ... فاصله بین درون و بیرون ... فاصله بین همه ی اینجاها و آنجاها





۵ نظر:

  1. "تلفنم زنگ می خورد. فرنگیس است با صدایی که آزرده و عصبانی و بی پناه است. احساس می کنم خودش را به آغوشم افکنده است " جمله زیبایی بود

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون ... بابت دیر پاسخ دادن عذر خواهی می کنم

      حذف
  2. بنظر حملات این فرنگیس خانم شدیدتر و راکسیونل تر بوده ! و عکس العملهای اوون خانم عادیتر بنظر میرسیده.
    توصیف حکایت خیلی صادقانه هست ( حال یا از طرف شما یا خود فرنگیس خانم ) اما من بعنوان یک خواننده بیشتر حس کردم که این فرنگیس خانم بیش از نرمال، حساس و زودرنج هست.

    ( همه اینا رو با لبخند و خیلی دوستانه نوشتم، مثه دوران زندگی توو ایران ماشین مارو توو جدول ننداز ! )

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. فرنگیس جوانه و حساس. کامنت شما رو براش خوندم با نظر شما در مورد خودش موافق بود. گفت به نظرش شما آدم باهوشی هستید. خصوصیات درستی رو درش تشخیص دادید.
      خیلی وقته که ترمز دستم رو کشیدم . رانندگیم شده عینهو خانم پت تو پت پستچی. یادتونه؟ :)

      حذف