جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ شهریور ۲۲, دوشنبه

خلاصه فرانسه به نثر خراسانی!

در دامنه البرز، ارتفاعات زیبای ولنجک ، دوخراسانی دیوانه تر از خودمان در نهایت پیراستگی ِ خشونت بار ِ خراسانی، مملکت فرانس را برایمان خلاصه کردند.
آن هم درست وقتی که ما داشتیم نهایت تلاش مان را می کردیم تا بلکه اندکی برای محل سکونتمان، فرانسه، اعتبار و کلاس و اینها قومپوز در کنیم.
نه گذاشتند و نه برداشتند و در انتهای منبرمان عمو وعمو زاده با دهان های کج نگاه نگاهمان کردند و به نوبت گفتند:
- عههه یعنی واقعا به همی خُنُکی هستن؟!
- خُنُکا به چیشا منازن حالا!
گرچه سنگ روی یخ شدیم اما سوگند می خورم که تا کنون خلاصه ای موجز تر از این در وصف فرانسه امروز نشنیده بودم.
به همین خشونت ِ موجز:
«خُنُکا ... حالا به چی شا منازن اینا!»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر