جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۲ مهر ۳, چهارشنبه

خراسان ، اقلیم دیوانه پرور!


می خواهم از مولوی بنویسم مدام اما دارم از فردوسی می نویسم!
نگاه 
که می کنم شگفت زده می شوم از شباهت های عمیق این دو .... فردوسی و مولوی.از شباهت های بیانی و زبانی حرف نمی زنم، اگرچه هست، از روحیه ای سلحشور حرف می زنم ... از دو "نه" ی بزرگ ... دو شکستن .... دو خروش عظیم ِ هویت محور .... یکی در زبان .... و یکی در جان .... شکستن حصارهای بیرون ، شکستن مرزهای درون ، دلیر و دیوانه و   ....  بعد حیاتی نو   ... یکی در جمع، یکی در فرد.
نه! هیچ عجیب و هیچ اتفاقی نیست که هر دو از یک اقلیم هستند ... اقلیم دیوانه پرور خراسان ... اقلیمی که رابطه ای با اعتدال ندارد ...
نه آب و هوایش و نه خلق و خوی مردمانش ....  اقلیمی در دو سوی بیشینه ها ...  نهایت شرارت ها ، نهایت شفقت ها!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر