جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ بهمن ۱۶, شنبه

«خر سی شی پالون دوزار»

«خر سی شی پالون دوزار» که می گن حکایت همین کارهای تعمیراتی تو اروپا ست.
طرف لوله خونه اش آب می ده ، رفته لوله کش آورده برای تعمیر .
لوله کش هم یه نگاه انداخته گفته اول بنا بیار اینجا رو بکنه بعد من یه ماه دیگه  میام لوله رو عوض می کنم. یه قیمت هم داده که دوستم تب کرده افتاده.
بهش گفتم ول کن بابا این ادا اصول و ناز آوردن های اینا رو .
تا یه ماه دیگه آب خونت رو می بره.

بیا خودمون با هم می کنیم و دو تا شاخه لوله رو می کشیم ... کاری نداره.
یادمه تو ایران یه بار لوله خونمون همینجور خراب شد.
اصلن هم نمی دونستیم از کجا آب می داد.
اصغرآقا لوله کش رو خبر کردیم اومد.
گوشش رو گذاشت رو زمین یه ده دقیقه ای هی اینور انور رو گوش داد بعد گفت:
اینجه ر ِ باس بکنوم حاج خانوم.
مامانم گفت : از کجا معلوم هم اینجاست ؟ ... اگه جای دیگه بود چی؟
گفت نه ایشاالله همینجیه حاج خانوم!
مامانم دوبار پرسید : اگه نبود چی ؟
اصغر آقا گفت :
 دلتان ر ِ صاف کنن حاج خانوم به امید خدا همینجیه ... فوقش گوش شیطون کر اینجه نبود ، اونجه ی دیگه ر ِ مکنوم.
ما رو بگی ! ... دیدیم چاره ای نیست ... یه ختم صلوات مامانم برداشت و اصغرآقا دست به کلنگ شد.
یه ساعت بعد دیدیم اصغر آقا با خوشحالی داره می گه:
حاج خانوم به خیر گذشت ... همینجه بود ... خدا رِ شکر شر از سرتان رد رفت.
مامانم هم گفت:
ای خیر ببینن به حق پنج تن ... الهی هزار مرتبه شکر.
 هیچی دیگه اصغر آقا لوله کش به یک نصف روز خودش تک و تنها زمین رو کند و لوله رو عوض کرد و بالاش هم سیمان کرد ، تموم . خلاص.
خلاصه لینو گفتم که قدر اون  خدمات تعمیراتی رو تو ایران بدونین ... با اون قیمت های مفت و روش های مبتکرانه شون . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر