جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ شهریور ۲۳, یکشنبه

دو پاره هویتی : مذهبی و ملی

امروز این تیتر رو در صدای آلمان دیدم:
«
به گزارش روزنامه "همشهری"، بر اساس آمارها به دلیل عدم ورزش و تحرک در سنین کودکی، قابلیت جسمانی زنان ۱۸ تا ۲۶ ساله ایرانی، برابر با قابلیت جسمانی زنان ۵۰ ساله فرانسوی است.»
خوب  درستی این جمله رو می شه اینجا از نزدیک مشاهده کرد وقتی آدم خانم ها مسن 60 - 70 ساله رو می بینه که تو این سربلندیهای تند نانت با دوچرخه به امورات روزانه شون می رسن.
وقتی مشهد بودم طرح دوچرخه شهری به خوبی از نظر سخت افزاری اجرا شده بود اما کمتر کسی رو می دیدم که از این دوچرخه ها استفاده کنه.  دوستم می گفت برای اجاره دوچرخه برای زنان محدودیت هایی وجود دارهیک زن فقط در همراهی با یک مرد می تونه دوچرخه اجاره کنه حتی اگه اون مرد یه پسربچه باشه!

با اینحال و در مجموع به نظرم باز هم خوب و امید بخش بود.  وقتی این واقعیت رو به یاد بیاریم که تا همین چند سال پیش از نظر عرفی و سنتی - و نه لزوما حکومتی- دوچرخه سواری زن ها اصلا یک تابو بود.

می دونین،
شاید در ظاهر اینطور به نظر برسه که ایده های ماقبل تاریخی یه عده فسیل مغز در دستگاه حکومتی باعث محرومیت و ضعف یک جامعه شده اما واقعیت اینه که این نوع تابوها در بطن عرف، سنت و مذهب ما بوده این جالبه که همون بخش الان با تایید مراجع خودش داره از این تابوها عبور می کنه هرچند با سرعتی لاک پشت وار و محدودیت های بسیار.

به نظر من 
در مجموع بخش سنتی و مدرن ایران با سرعتی لاک پشت وار داره به هم نزدیک می شه . درسته که هنوز با بسیاری محدودیت ها اما خوبیش اینه که این حرکت همراه با نزاع و خشونت های اجتماعی طبقات نیست. 

می دونین،
من فکر می کنم ما روش های خودمون رو داریم هرچند لاک پشت وار اما آرام و با هزینه هایی کمتر از مثلا شورش یا انقلابیک بار تجربه انقلاب برای شناخت هزینه های مصیبت بار حذف دیگری کافیست. 

واقعیت اینه که ایران دو هویت موازی داره ، هویت مذهبی و هویت ملی که در بسیاری مواقع با هم در اصطکاک بوده و هستن اما واقعیت مهمتر اینه که هیچ کدام رو نمی شه ناگهانی حذف کرد . تنها راه بی اندازه صبوری و بی اندازه تلاش برای نزدیک شدن این دوپاره هویتی بهم هست.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر