جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ مهر ۷, دوشنبه

فرانسه، فرهنگ الگوریتم و گپ!



گزارش آف لاین بدم براتون :

آقا ما امروز یک کار اداری مون رو در نهایت ناباوری با موفقیت کامل انجام دادیم.
یعنی به خدا انجام کارهای اداری به یه جلسه کاری اینجا یه موفقیت محسوب می شه. حالا براتون تعریف می کنم:

آقا سیصد صفحه کپی و پرینت و نامه برداشتم رفتم اداره مربوطه. کله صبح ، نفر اول. شکر خدا رو شانس بودم و به آدم خوبی خوردم.
یه خانم جوان خوش اخلاق بود.
نفر اول بودم و به نظر می رسید خانمه هنوز شارژ شارژه.
معلوم بود صبحونه اش رو تازه خورده و تو فرمه .
خلاصه سیصد صفحه مدرک رو الوق - الوق کرد و تک -تک گفت و بعد با کمال ناباوری هیچ چیز اضافه دیگه ای هم ازم نخواست.
اینجا یه توضیح بدم راجع به این کلمه الوق و تک تک
فرانسوی ها موقع کار با صدای بلند اکشن نشون می دن و مدام همینجور که یه کاغذ رو از این ور می ذارن به اون ور زیر لب می گن: تک ... تک
تا جایی که من فهمیدم این آوا رو از روی عادت و وقتی ادا می کنن که می خوان یه هماهنگی بین الگوریتم ذهنی و عمل بیرونی شون ایجاد کنن.
گاهی من به دوست های فرانسویم به شوخی می گم :
فرانسه یعنی فرهنگ ِ تک - تک!
بازتابی از ذهن های الگوریتمی و مرحله به مرحلشون
کلمه الوق
Alors
رو هم موقع کار مدام استفاده می کنن . تقریبا معادل خوب گفتن ما.
تا جایی که من فهمیدم موقع شروع و پایان یک زیر روال این کلمه رو ادا می کنن . باز هم به گمونم برای ردیف شدن روال ها در ذهنشون .
اون آ ی اولش رو هم معمولا خیلی می کشن تا الگوریتمه خوب جا بیفته تو ذهنشون.
خلاصه خانمه سیصد صفحه کپی رو الوق -الوق و تک - تک کرد و پرونده ما رو به خیر و خوشی به ته الگوریتم رسوند وبعد با یه لبخند رسید و نامه رو هم بهم داد و گفت تمومه!

من با ناباوری در حالیکه از خوشحالی چشمام گرد شده بود با خودم فکر می کردم هیچ جوری نمی تونم با یه تشکر ساده ازش خداحافظی کنم. نگاه نگاه بهش کردم و یهو باقلوا بازیم دچار غلیان شد. بهش گفتم :
متوجه هستم یه خورده فرانسه رو بد حرف می زنم از اینکه صبور بودین و  تحمل کردین متشکرم.
اون هم گفت نه خیلی هم خوب و جالب حرف می زنید!
بعد متوجه شدم حامله است. با دست به شکمش اشاره کردم و به فارسی گفتم : الهی چراغ دلت بشه!
و بعد توضیح دادم ما تو فارسی وقتی مادری منتظر تولد بچه ای هست اینو بهش می گیم. یعنی امیدوارم همیشه باعث شادی و افتخارتون بشه .
خلاصه اینجوری شد که یه کار اداری کسالت بار و صرف تبدیل شد به یه گفتگو مطبوع.

می دونین ،
تا جایی که من مشاهده کردم و تجربه، اینجا یه فرهنگ مطبوع گپ زدن و به قول خودمون خوش و بش کردن وجود داره که معمولا خوب جواب می ده و باعث می شه کسالت کارهای اداری کم بشه. البته کاملا بستگی به طرف مقابل هم داره .
من امروز روی شانس بودم .  :)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر