جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ بهمن ۳, یکشنبه

فیلم هایی برای بارها دیدن - پدرخوانده 1

یه فیلم چقدر می تونه کامل و بی نقص باشه ... چقدر میتونه جذاب باشه حتی پس از بارها دیدن.
موسیقی عالی ، بازیها فوق العاده ... صحنه ها تکان دهنده .
صحنه شروع ، تقاضای عدالت از دون کرولئونه برای اون داستان ساده و در عین حال عمیق.
مردی که خوشحال بود دخترش رو در آمریکا، آمریکایی بزرگ کرده اما عدالت پلیس آمریکایی با فهم سنتی - ایتالیایی او از عدالت تناسبی نداره.
تمام صحنه های مارلون براندو ... واقعا نقشی در سینما هست که به این درجه از کمال توسط یه بازیگر نقش آفرینی شده باشه؟!
براندو در این فیلم حیرت انگیزه.
صحنه مرگ پدرخوانده در حالیکه درحال بازی با نوه اش هست ... کنار هم گذاشتن این دو دنیا، یکی پیچیده در دسیسه ها و جنایت ها و دیگری در ابتدای راه زندگی و معصوم، در میان باغچه ای آروم در نیم روزی آفتابی به طور غیر قابل وصفی تکان دهنده است.
اما تکان دهنده ترین صحنه برای من صحنه پایانی ست . دنیایی مردانه که درش به روی زن ها بسته است.
دنیایی که گرچه پیچیده در دسیسه و جنایته اما همش برای محافظت از خانواده است ... زن ها و بچه ها!
و این درست همون وجهی از فیلمه که مانع از قضاوتی مطلق و ساده درمحکومیت این دنیا می شه .. این دنیا دلایل اخلاقی خودش رو در شرایط خودش داره که هرگز به راحتی و ساده نگری نمی شه در موردش قضاوت کرد.
این قدرت یک اثره که بتونه مخاطب رو به تماشای دنیایی ببره که احتمالا هیچ نقطه اشتراکی باهش نداشته باشه با این حال این دنیا رو تماشا کنه ، به
فهمی ازش برسه و حتی در مواردی باهش همدردی و همدلی کنه
ودر نهایت معیارهای قضاوت اخلاقیش  به چالش کشیده بشه.
پدرخوانده 1 این کار رو با مخاطب می کنه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر