جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه

سرخوشی های لحظه ای و خون دلی های دائمی!

نوشت: میم داره خون جگرم می کنه .... برای من تموم شده است. هیچ احساسی بهش ندارم دیگه. اما انگار تازه برای اون شروع شده!
نوشتم: سرخوشی و خون دلی، دو روی یک سکه اند نازنین!
باید مواظب سوئ تفاهم های عاطفی مردانه موقع انفجار احساسات لحظه ای زنانت می بودی .... وقتی اون شوکلات ها، شیرینی ها و هدیه هاش رو دریافت می کردی و به سر و کولش می پریدی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر