جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

حیرت و ابتلا!

یک روز، یکی بهم گفت
در میانه ی دو کرانه ی بی اندازه سرخوشی و بی اندازه اندوه مدام در حرکته.
اون روز با چشم های گرد و وحشت زده فقط خیره بهش نگاه کردم و هرگز فکر نمی کردم روزی خودم به این بازه مبتلا بشم!
عجیبه اما به هر آنچه در دیگری حیرت کردم، مبتلا شدم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر