جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ اردیبهشت ۶, شنبه

دوران سیاه پس از پیروزی!



از حکایت های استاد تاریخ:

امروز استاد تاریخ از وقایع پس از جنگ جهانی دوم ، فرار مارشال پتن و بازگشت ژنرال دوگل به پاریس برامون گفت. فوق العاده جالب و در عین حال تکان دهنده بود. من یه قسمت خیلی جالب و قابل توجه اش رو اینجا تعریف می کنم
شاید براتون جالب باشه
 پس از رسیدن نیروهای آمریکایی به پاریس و بازگشت ژنرال دوگل به فرانسه عملا آلمانی ها و در نتیجه مارشال پتن هم شکست می خورن. مارشال پتن مخالف مقاومت بوده و در واقع فرانسه رو تسلیم آلمانی ها می کنه او معتقد بوده برای حفظ فرانسه و ایجاد قدرت و نقش فرانسه در اروپای جدید به رهبری آلمان باید فرانسه با آلمانی ها همکاری کنه . حکومت فرانسه در دوران اشغال آلمان ها زیر نظر مارشال پتن بوده و این دوره به نام دوره همکاری
 
la collaboration    معروفه

تحلیل انگیزه های پتن برای همکاری با آلمان ها بسیار دشوار و موضوعی مجادله برانگیزه . عده ای او رو یک میهن دوست واقعی می دونند که برای حفظ فرانسه تن به همکاری داده و عده ای دیگه او رو یک راسیست که قصد نابودی دستاوردهای انقلاب کبیر رو داشته عنوان می کنند. به گفته استاد این سئوالی ست که هرگز نمی توان به آن پاسخ قطعی و روشنی داد

به هر حال پس از برگشت ژنرال دوگل و فرار مارشال پتن ناگهان همه چیز وارونه می شه.  جای خائن و قهرمان وطن در عرض چند روز عوض می شه .کسانی که تا دیروز در جبهه مقاومت بودن و به عنوان خائن به فرانسه توسط حکومت پتن تیرباران می شدن ناگهان تبدیل می شن به قهرمانان فرانسه  و حامیان پتن که خودشون رو خادم فرانسه می دونستن تبدیل می شن به خائن.
استاد تعریف می کرد این دگرگونی ناگهانی باعث رقم خوردن دوران بسیار سیاهی به نام دوران تصفیه می شه  .  L'épuration
به خصوص در شهرها و روستاهای کوچک. مردم به سادگی و برای تصفیه حساب های شخصی ، یکدیگر رو متهم به همکاری با آلمانی ها می کردن. دادگاهی وجود نداشته و در عرض چند دقیقه حکم تیرباران افراد به اتهام همکاری با آلمان ها اجرا می شده
 به طور مثال کسی ادعا می کرده که در جبهه مقاومت بوده و بعد می گفته فلانی رو دیده که با آلمانی ها حرف می زده. دو نفر دیگه هم می گفتن بله ما هم دیدیم که فلانی با آلمانی ها حرف زده و همین برای تیرباران شخص کاقی بوده.

استاد می گفت حدود 2000 نفر فقط در مدت چند روز اعدام می شن.
در این میان وضعیت زن ها بدتر بوده چون اتهام رابطه جنسی با آلمان ها هم همیشه ضمیمه سایر اتهاماتشون هم بوده و بنابراین دستاویزی بوده برای تحقیر بیشتر. سرزن ها  رو می تراشیدن و با سر تراشیده دور شهر به عنوان بخشی از یک روز جشن و سرگرمی می چرخوندن و تحقیرشون می کردن.   حالا این اتهام چه جوری وارد می شده ؟
یه نفر میومده می گفته بله من مادام فلانی رو دیدم که در فلان روز داشته با یه سرباز آلمانی حرف می زده. همین کافی بوده برای اینکه این نتیجه گرفته بشه که آن مادام بیچاره با یک سرباز آلمانی رابطه هم داشته 
!
استاد اینا رو تعریف می کرد و در ذهن من اما تصاویر  اول انقلاب دوباره زنده شده بودن.
میدون شهدا و اون جسدهای آویزان از چراغ برق ها ... اون عکس های هولناک از جسدهایی که می گفتن  ساواکی هستن  ..... و چشم های ناباور دختر بچه 6 ساله ای که گیج بود ... وحشت زده و بسیار غمگین! ... دختر بچه ای که فکر می کرد حتی ساواکی ها هم گناه دارن و کاش کسی نمی کشتشون!
********************
کلمات فرانسه رو به عنوان مرجع دادم برای سرچ .... می تونین با سرچ این کلمات توگوگل عکس های بیشتری ببینید 




۲ نظر: