جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ فروردین ۱۶, شنبه

نبوغ ذهنی - عقب افتادگی ذهنی


کشف نیمه شب:
بین نبوغ ذهنی و عقب افتادگی ذهنی مرز مبهم بسیار بسیار باریکی وجود داره.
به خدا اگه دروغ بگم!
ذهنی که مدام در حال دیدن  پدیده ها از زوایای دیگه ست،
ذهنی که مدام در حال شگفت زده شدن هست و پی در پی در حال تولید رابطه هایی بین این شگفتی هایی که پشت سر هم بهش هجوم میارن در معرض دو خطر جدی هست. دو خطری که مرز بین نبوغ و کودن بودن رو رقم می زنه :
1. عدم توانایی برای آموختن چرا که اونقدر تولیدات درونی ذهنی اش زیاد هست که مجالی برای ورودی بهش نمی ده . و فراموش نکنیم که آموختن در واقع یک پروسه ورودی به ذهن هست.
2. خطر انزوا و عدم توانایی برای ارتباط با محیط پیرامون.
 آدمی که جهان رو به گونه ای دیگه می بینه تولیدات ذهنیش هم برای ادراک بقیه سخت تر می شه.
وقتی کسی از اساس پدیده ها رو به گونه ای دیگه می بینه طبیعتا تشریحش هم با تعاریف و ساختارهای متداول و معمول بیرونی براش کاری بس مشکل و طاقت فرسا و بلکه ناممکن می شه.
شان نزول این کشف:
تماشای سری از عکس های کودکان عقب افتاده که بارزترین نقطه اشتراک همه شان چشمانی گرد با حالتی عمیق از شگفت زدگی است.
و یادآوری این جمله انیشتین که :
زيباترين احساسي كه ممكن است به ما دست دهد حس حيرت است، اين حس بذر تمام هنرها و علوم واقعي است. آنكه نسبت به اين احساس بيگانه است، آنكه نمي تواند در برابر اسرار خلقت مبهوت و حيران گردد، فرقي با مرده ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر