جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ خرداد ۵, چهارشنبه

چشم های گرسنه!

آدم بعضی وقتا یه چیزایی می بینه مخش کلن هنگ می کنه.
طرف پولش از پارو بالا می ره.
رئیس یه شرکت بزرگه.
یه خونه تو نانت داره اندازه یه شتو.
یه خونه تو پاریس. یکی تو نیس.
دو سه تا هم ویلا کنار دریا.
بعد خانمش میخواد یه جزوه رنگی از روی اینترنت پرینت بگیره، شربه پا کرده که جوهرهای پرینتر گرونه . نمی خواد پرینت بگیری. همینجوری از روی اینترنت بخون.
خانمش می گه مونیتور سر دردم می کنه.
می گه فایل رو دانلود کن بده لوئیس بره دانشکده اش با کارت دانشجویش پرینت ارزون بگیره!
فکرکن و منطقی باش!
حالا این وسط ، بین بحث زن و شوهر نمی دونم چرا من هی داشتم خجالت می کشیدم و تا بناگوش سرخ شده بودم .
راست گفتن که از گشنه بگیر بده به سیر.
خدا هیچکس رو به درد چشم گشنگی مبتلا نکنه.
بد دردیه به امام هشتوم .
همیشه فکر می کردم این شخصیت های عتیقه تو کتاب های چارلز دیکنز ساخته تخیلاتش هستن با کلی اغراق گویی ادبی اما امروز صلوات فرستادم به روح بزرگش.
ببین بنده خدا چه چیزایی دیده بوده که این چیزا رو نوشته.
آقای مردستانگ و خانم هویشام و آقای بامبل و ....
یادتونه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر