جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۵, شنبه

زیادی دموکراسی!

امروز باز تو مرکز شهر لشکرکشی پلیس ها بود.
سر همین قانون جدید کار.
دولت با استفاده از ماده عجیب ِ قانونی ِ 49.3 قانون کار خانم مریم الخمری، وزیر کار، رو علی رغم تظاهرات گسترده در سراسر فرانسه ، تخریب ها وتحمیل هزینه های بسیار به اموال عمومی اجرایی کرد.
تا جایی که من می دونم این تظاهرات هزینه های انسانی هم داشت.
جوانی چشم هاش رو در بوردو از دست داد و پلیسی در پاریس به شدت مجروح شده.
از بقیه جراحت ها خبر ندارم.
اما چیزی که واقعا عجیبه همین ماده قانونی 49.3 هست.
قانونی که حق اعمال قدرت به دولت رو داده . یه چیزی شبیه حق وتو دولت در برابر ملت.
یعنی همه ی دادهای جوون ها و مردم تو تظاهرات یک طرف ، یه لب تر کردن آقای والس روی ماده 49.3 طرف دیگه.
می دونین،
این همه تظاهرات و پافشاری مردم بر ضد اجرایی شدن این قانون عجیب نیست.
این قانون در واقع ارزش های فرهنگی - فلسفی و بنیاد سوسیالیستی این مملکت رو نشانه گرفته.
همه ی منحصر به فردی این مملکت در بنیادهای فلسفه سوسیالیستیش هست که در دو دولت اخیر تیشه به ریشه هاش زده شده.
فرانسه همینطور پیش بره چیزی از اون استقلال ِ فکری، فلسفی و فرهنگیش باقی نمی مونه.
تبدیل می شه به کوتوله ای در میان هیولاهای بی رحم ِ دنیای سرمایه داری که همه ی دستاوردهای فلسفی- فرهنگیش ، تبدیل می شن به عتیقه هایی که فقط تو موزه ها و کتابخونه ها باید سراغشون رو گرفت.
می دونین،
همه ی زیبایی زمین به تنوعش هست ... تنوع فرهنگی ، فکری، ساختاری و اجتماعی سرزمین ها ومردمانش.
غم انگیزه که همه در چرخد نده های این هیولای پول وسرمایه داریم دونه دونه له می شیم و محو.
امروز،
تو مرکزشهر راه می رفتم،
تخریب اموال عمومی رو نگاه می کردم،
لشکر کشی پلیس ها،
صورت جوون ها ... صداهاشون ... اون جزئیات ِ خاص محلی شون.
چیزهایی که فقط مال اینجاست.
شاید به نظر خیلی کوچک و جزئی و بی اهمیت به نظر برسه اما فقط مال اینجاست ... جای دیگه پیدا نمی شه.
می دونین،
غم انگیزه اما احساس می کردم دارم به یک گونه ی در حال انقراض نگاه می کنم.
گونه ای که با چشم های ناباور و بهت زده داره آخرین تلاشش رو برای بقا میکنه!
توراه برگشت، سیلوی با نگاهی گیج، لحنی ناباور و طنز گفت:
ما اینجا تو فرانسه زیادی دموکراسی داشتیم اما چرا اینقدر دیر متوجه شدیم؟!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر