نقد نوا در مورد تیم ملی فرانسه بامزه و نکته بینانه است.
اینکه رنگ سیاه تیم فرانسه بیشتر معرف سابقه استعماری این کشور هست تا انسان دوستیش.
نکته ظریفش درباره وجه مثبت آمریکا در پذیرش اصل و نسب مهاجرین در برابر فرانسه که اصرار و تاکید بر فرانسوی شدن مهاجرین داره درست و جالبه ولی انصاف حکم می کنه یه نکته دیگه رو هم دید.
اینکه مقایسه آمریکا و کانادا با اروپا در خصوص مسائل مهاجرین از اساس اشتباهه به یه دلیل ساده:
آمریکا بنیادش بر مهاجرت پی ریزی شده.
به عبارت ساده مقایسه کشوری که بر اساس مهاجرین ساخته شده با اروپایی که اساسش ساکنین محلی هستند مع الفارقه.
نمی شه انتظار پیامدها و در نتیجه راه حل های مشابه داشت.
مهاجرین اولیه آمریکا رفتن اونجا ساکنین محلی، سرخ پوست ها، رو اول خوب قلع و قمع کردن ... سرزمین رو از ساکنین محلی تهی کردن بعد هم یه مملکت ساختن.
با اکثریت سفید اروپایی و اقلیت آسیایی، ژاپن و چین.
تازه همین مهاجرین رفتن باز آفریقایی ها رو دزدیدن و به عنوان برده آوردن تو آمریکا.
یه مملکتی از بنیاد نو و متفاوت که بر اساس مهاجرت و البته دزدیدن آدم های آفریقا ساخته شد.
در حالیکه اروپا اساس فرهنگی خودش رو داشت که مهاجرین واردش شدن،
مهاجرینی که البته نمی شه انکار کرد که اکثریت شون منتج از روحیه ی استعماری فرانسه هستن.
با این همه برای من حساسیت ساکنین محلی فرانسوی برای حفظ اساس فرانسوی شون قابل درک و محترمه.
تلاش برای نگه داشتن اون خمیرمایه ی فرهنگی - سنتی فرانسوی در برابر سیل مهاجرین ، راه حل های متفاوت از آمریکا و کانادا می طلبه .
نمی شه اینقدر ساده و دم دستی یه مملکت رو دست انداخت که تو چرا مثل آمریکا و کانادا با مهاجرینت برخورد نمی کنی.
می دونین
شخصا تضادهای بسیار عمیق و بدون راه حلی در جامعه فرانسوی در خصوص مهاجرین می بینم که از سه خواسته و روحیه ی متناقض ناشی می شه:
1. هم می خوان باز و پذیرنده و انسانی باشن.
شعارش رو زیاد می دن: آزادی ، برابری ، برادری.
2. هم دست از روحیه ی مداخله و ناخونک زدنشون به کشورهای دیگه بر نمی دارن.
چه برادری وقتی می ری مملکت مردم رو روسرشون خراب می کنی و آواره شون می کنی به مملکت خودت ... برابری و برادری رو فقط برای داخل مملکت خودت تعریف کردی ؟!
3. هم می خوان خمیر مایه ی فرانسوی شون رو در برابر سیل مهاجرینی که خودشون مسبب شون بودن حفظ کنن.
برادر من هستی اما اول لازمه فرانسوی بشی تا من تو رو به برادری بپذیرم.
به عبارتی شرط لازم برادری ، فرانسوی شدنت هست. مثل من بشو!
من به این می گم تناقضات درونی فرانسوی.
سنگین تره اصلن شعار برادری ندی برادر من وقتی برادری رو فقط برای داخل خونه خودت تعریف کردی.
تو خونه خودت بمون ، دست از سر خونه بقیه بردار . برادری پیش کش. اینجوری خیلی خیلی بیشتر برای من قابل درک و محترمی تا وقتی هی حرف های گنده گنده ی برادری و برابری می زنی و اما دائم داری گند می زنی به عالم و آدم.
از آسیای شرقی تا شمال آفریقا و خاورمیانه.
https://www.youtube.com/watch?v=COD9hcTpGWQ
اینکه رنگ سیاه تیم فرانسه بیشتر معرف سابقه استعماری این کشور هست تا انسان دوستیش.
نکته ظریفش درباره وجه مثبت آمریکا در پذیرش اصل و نسب مهاجرین در برابر فرانسه که اصرار و تاکید بر فرانسوی شدن مهاجرین داره درست و جالبه ولی انصاف حکم می کنه یه نکته دیگه رو هم دید.
اینکه مقایسه آمریکا و کانادا با اروپا در خصوص مسائل مهاجرین از اساس اشتباهه به یه دلیل ساده:
آمریکا بنیادش بر مهاجرت پی ریزی شده.
به عبارت ساده مقایسه کشوری که بر اساس مهاجرین ساخته شده با اروپایی که اساسش ساکنین محلی هستند مع الفارقه.
نمی شه انتظار پیامدها و در نتیجه راه حل های مشابه داشت.
مهاجرین اولیه آمریکا رفتن اونجا ساکنین محلی، سرخ پوست ها، رو اول خوب قلع و قمع کردن ... سرزمین رو از ساکنین محلی تهی کردن بعد هم یه مملکت ساختن.
با اکثریت سفید اروپایی و اقلیت آسیایی، ژاپن و چین.
تازه همین مهاجرین رفتن باز آفریقایی ها رو دزدیدن و به عنوان برده آوردن تو آمریکا.
یه مملکتی از بنیاد نو و متفاوت که بر اساس مهاجرت و البته دزدیدن آدم های آفریقا ساخته شد.
در حالیکه اروپا اساس فرهنگی خودش رو داشت که مهاجرین واردش شدن،
مهاجرینی که البته نمی شه انکار کرد که اکثریت شون منتج از روحیه ی استعماری فرانسه هستن.
با این همه برای من حساسیت ساکنین محلی فرانسوی برای حفظ اساس فرانسوی شون قابل درک و محترمه.
تلاش برای نگه داشتن اون خمیرمایه ی فرهنگی - سنتی فرانسوی در برابر سیل مهاجرین ، راه حل های متفاوت از آمریکا و کانادا می طلبه .
نمی شه اینقدر ساده و دم دستی یه مملکت رو دست انداخت که تو چرا مثل آمریکا و کانادا با مهاجرینت برخورد نمی کنی.
می دونین
شخصا تضادهای بسیار عمیق و بدون راه حلی در جامعه فرانسوی در خصوص مهاجرین می بینم که از سه خواسته و روحیه ی متناقض ناشی می شه:
1. هم می خوان باز و پذیرنده و انسانی باشن.
شعارش رو زیاد می دن: آزادی ، برابری ، برادری.
2. هم دست از روحیه ی مداخله و ناخونک زدنشون به کشورهای دیگه بر نمی دارن.
چه برادری وقتی می ری مملکت مردم رو روسرشون خراب می کنی و آواره شون می کنی به مملکت خودت ... برابری و برادری رو فقط برای داخل مملکت خودت تعریف کردی ؟!
3. هم می خوان خمیر مایه ی فرانسوی شون رو در برابر سیل مهاجرینی که خودشون مسبب شون بودن حفظ کنن.
برادر من هستی اما اول لازمه فرانسوی بشی تا من تو رو به برادری بپذیرم.
به عبارتی شرط لازم برادری ، فرانسوی شدنت هست. مثل من بشو!
من به این می گم تناقضات درونی فرانسوی.
سنگین تره اصلن شعار برادری ندی برادر من وقتی برادری رو فقط برای داخل خونه خودت تعریف کردی.
تو خونه خودت بمون ، دست از سر خونه بقیه بردار . برادری پیش کش. اینجوری خیلی خیلی بیشتر برای من قابل درک و محترمی تا وقتی هی حرف های گنده گنده ی برادری و برابری می زنی و اما دائم داری گند می زنی به عالم و آدم.
از آسیای شرقی تا شمال آفریقا و خاورمیانه.
https://www.youtube.com/watch?v=COD9hcTpGWQ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر