جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ فروردین ۹, یکشنبه

«ایران و فلسطینی، ایران و یهودی»

وقتی ایران بودم با پدر و خواهر بزرگترم مدام بحث و جدل و گاه جنجال داشتم سر موضوع فلسطین.
انتقاد من این بود که چرا باید ایران از کشوری که نه مرز مشترک باهش داره و نه حتی مذهب یا قومیت مشترکی حمایت کنه و اینطور برای مردم خودش هزینه ساز بشه
.
راست و صداقتش دلایل پدر و خواهرم یادم نیست
.
من عصبانی بودم
.
حرفی نمی شنیدم
.
فقط می خواستم حرف های خودم رو بگم
.
آخرش هم همیشه ختم می شد به اتهام
.
اونها به من می گفتن خام
.
من به انها می گفتم غیر منطقی و یک دنده
!
تنها چیزی که از اون همه بحث و جدل یادمه سه جمله است
.
«اونها هم آدم هستند
.
تنها هستند
.
زیر دست و پا افتادن.»

گذشت
.
من ایران رو ترک کردم
.
با دلزدگی و عصبانیت
.
تو فرانسه اولش همه چیز عالی و بی نقص به نظر می رسید
.
بعدش اما یواش یواش احساس کردم یه چیزایی می لنگه .... در واقع خیلی چیزا
!
هفته ای تو فرانسه نیست که با روضه ای در مورد هولوکاست تموم  نشه
.
تو کانال های تلویزیونی
.
ظاهرا فیلم های مستند هستند
.
اما سخت پرداخته شده با موسیقی و ادبیات
.
جالب اینجاست که اولین اصلی که برای گفتگو، تحلیل و حتی مستند سازی به شما آموزش داده می شه،  خنثی نگه داشتن نگاه و  پرهیز از برانگیختن احساسات هست
.
اما همچنان مستند های زیادی، ساخت شبکه های اینجا، می بینم که سخت آراسته به قدرت و نفوذ کلام و ادبیات احساسی هستند
.
همراه با افسون موسیقی
!

بعضی هاشون انگار سلول های مغزی آدم رو در لحظه دچار تخدیر می کنند
.
نمی شه مقاومتی مقابلش کرد
.
به خودت میای می بینی چشم هات پر شده از اشک
.
باید بگذره
.
احساسات از زیر بمباران کلمه ها و نت ها خارج بشه تا بتونی دوباره نگاهی کنی
.
خنثی
.
با ذهنی رها.
تا صدای پرسش های متعدد مغزت رو بشنوی
.
تناقض های عقلی فارغ از برانگیختگی های احساسی
.

تمرکز و حجم برنامه های رسانه ای بسیار زیاد فرانسه در مورد یهودی ها و اسرائیل من رو هم ناخودآگاه علاقمند به این موضوع کرد
.
گرچه درست مثل وقتی که در ایران بودم حجم اغراق آمیز و تبلیغاتی این برنامه ها من رو دچار دلزدگی کرده بود
.
این بار نه از فلسطین بلکه از اسرائیل
.

روش شخصی من برای درمان حساسیت هام، نه پرهیز بلکه رویارویی با آنها ست
.
بی وقفه مستند نگاه می کردم
.
دوستان یهودی پیدا کردم
.
دوستان فلسطینی
.

مشاهده و تجربه شخصی من در گفتگو با دو دوست فلسطینی و یهودی ایرانی، شگفت انگیز بود
.
هر دو کشوری به نام  ایران رو بسیار دوست داشتند
.
توصیف دوست فلسطینی از ایران، کشوری بود که صدای نوار غزه  رو می شنوه
.
و  رابطه اش با فلسطین از روی ترس یا مصلحت نیست
.
برای دوست یهودی اما از این فراتر بود
.
 ایران رو سرزمین مقدس توصیف می کرد.
و کوروش رو تنها فرد غیر یهودی که در کتب مقدس یهودیت ازش به عنوان یک قدیس یاد شده
.

گرچه هر دو ایران رو تحسین می کردند اما در یک موضوع نظراتشون مثل شب و روز با هم تضاد داشت
.
سیاست های روز ایران درباره اسرائیل و فلسطین
.
من با دوست یهودی، نقاط اشتراک ظاهری بسیار بیشتری داشتم
.
اولینش زبان
.
ما با هم فارسی حرف می زنیم
.
پدر و مادرش ساکن مناطق مرکزی اصفهان بودند
.
آلبوم عکس هاش رو که نگاه می کردم ، یک خانواده  اصیل ایرانی می دیدم
.
در خانه ای با سبک معماری سنتی
.
تزئینات سنتی ایرانی
.
قالی ، پشتی، سماور، هفت سین و حتی حافظ
!

به گفته او
:
سابقه تاریخی ساکنان یهودی ایران به هزاران سال پیش بر می گرده
.
بنابراین اونها جزو اصیل ترین ساکنان ایران هستند
.
هزاران سال پیش وقتی یهودیان زیر فشار و ستم بودند
.
وقتی همه اونها رو از سرزمینشون راندن،
تنها ایران درهاش رو به روشون باز کرده و مورد حمایت کوروش قرار گرفتن
.

می دونین،
وقتی این حرف ها رو می زد یهو چیزی در مغز من منفجر شد
.
تاریخ مهاجرت اقوام  به ایران
.
به عنوان یک مامن
.
کشوری که به گواه تاریخ درهاش در برحه های مختلف تاریخی به روی رانده شده ها باز بوده
.
نه فقط قوم یهود بلکه

ارامنه زیر فشار عثمانی،
افغان ها زیر فشار طالبان،
کردهای  عراق

وقتی صدام می کشتشون و ترکیه با شلاق و گلوله از مرزهای خودش دورشون می کرد
.
اون هم وقتی که خود ایران زیر فشار تحریم های بین المللی بود
.
خوب چرا حالا این فرهنگ تاریخی در حمایت از رانده شده و ستمدیده در مورد فلسطینی ها باید عجیب و غیر منطقی به نظر برسه
!
همون رابطه ای که هزاران سال پیش بین ایران و یهودی ها بوده حالا بین ایران و ساکنین نوار غزه است
.

گمان من اینه که رابطه ایران با فلسطین یک رابطه معنوی ست
.
ریشه گرفته از فرهنگی تاریخی
.
رابطه ای که نمی شه مثلا مثل رابطه فرانسه با اسرائیل بر اساس مصالح و منافع صرف مادی توضیحش داد و به آسونی تغییرش داد یا با حرف های مصلحت جویانه تحقیرش کرد
.

دوباره یاد سرود های ملی افتادم
.
سرودهایی که شاید از نظر موسیقیایی چندان جذاب نباشن اما می شه عصاره و هسته رویکرد هر فرهنگ رو درش مشاهده کرد
.
تکرار واژه «خون» و «خونخواهی» در سرود ملی فرانسه
.
تکرار واژه «برتری بر عالم» در سرود ملی آلمان
.
تکرار واژه «انفجار» و «جنگ » در سرود ملی آمریکا
.
و
تکرار واژه «مهر» در سرودهای ملی ایران
.
********************
لینک متن سرودهای ملی
:
http://sabasaad7.blogspot.fr/2015/01/blog-post_18.html


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر