جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ اسفند ۱۷, یکشنبه

در باب کلیدی که هیچ قفلی را باز نمی کرد

یه جمله ای فرانسویها دارن می گن:
هر کاری سزاوار دستمزده
.
chaque travail mérite salaire
این جمله ساده در خودش واقعیت عمیقی رو داره.
واقعیت ساده و ناگزیر جهان مادی که هستی آدمیزاد بر اون استواره. 

معنا بر ماده بنا شده.

قدرت معنوی بدون قدرت مادی، خود به خود منتفی ست و بی معنی
.
کار هم از این اصل مستثنی نیست. 
کار در هر فرمی وابسته به ماده ست چرا که در قید زمان و مکانه.
زمانی که از عمر صرف می شه با سرمایه ی تن. 
تنی که در امتداد زمان خسته و پیر و ناتوان می شه پس ناگزیر این ناتوانی مادی تن باید با توانایی مادی دیگری جایگزین بشه.
با بازخوردی ساده، مستقیم و مادی .... دستمزد. پول!

حواله دادن ارزش کار زنانه، از بچه داری تا خانه داری، به خدا و آخرت و کلید بهشت ، سفسطه ای ست که بیشتر به درد شیره مالیدن سر زن و استثمار عمرش خورده تا ارزشی واقعی و ملموس در زندگی روزمره.
رویکردی که نقصانش امروز به لطف ارتباطات بیشتر، عینی تر شده.
مادر بزرگ های خسته و بی پناهی که کلید زیر پایشان، دست شان را بی نیاز نکرده است. 
هنوز در این سن و سال باید چشمشان به لطف بچه و همسر باشد تا در مطبی، مغازه ای یا آزانس مسافرتی به رویشان باز شود.
آن هم بعد از عمری سرویس دادن به آقا و فرزندان.
تشکر و قدردانی ضرورتی ست مکمل نه اصلی
.
اصل، بازخورد هر کار با دستمزد است.
عینی و مادی.
ساده و مستقیم.
نقد.
و نه حتی نسیه ای به نام مهریه و نفقه که وابسته به هزار توی دادگاه و و کیل و قاضی ست. 
آن هم برای بعد از جدایی و نه در خلال همراهی.

دستمزد باید ساده و مستقیم پرداخت شود
. 
اصلی که رد آن حتی در بستر مذهبی هم هست. اما برای زن نادیده مانده است.
«دستمزد کارگر را قبل از خشک شدن عرق جبینش بپردازید.»
(پیامبر اسلام)

شان زن و مادر با کلیدی فرضی آن هم برای دری فرضی پس از مرگ فراهم نمی شود
.
تن در این دنیای مادی کار کرده است، دستمزد به دنیایی غیر مادی حواله می شود؟!
عمر در زندگی صرف شده است، دستمزد عمر به پس از مرگ حواله می شود؟!
کلید بهشت جای خود، کلیدی هم برای درهای بسته دنیای مادی باید ساخت
.
با خود ماده . دستمزد. پول.
کلیدی که با باور و تعهد به اصلی ساده ساخته می شود.
« هر کاری سزاوار دستمزدی ست.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر