جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

ستیز!

حق آموزش زبان مادری رو درک می کنم اما
تحقیر زبان رسمی کشور رو برای رسیدن به این حق  رو درک نمی کنم.
زشتی ِ تبعیض های قومی و فرقه ای رو چشیدم و درک می کنم اما
قومی و فرقه ای کردن هر واقعه و مفهومی، رو باز هم ظاهرا، برای مقابله با تبعیض درک نمی کنم.
جنسیت زدگی نرینه رو می بینم و از دیدنش دلم بهم می خوره اما
جنسیت زدگی مادینه رو در تقابل با مردسالاری درک نمی کنم.
ضربه های حکومت دینی رو خوردم و درک می کنم اما 
دین ستیزی رو در تقابل با حکومت دینی درک نمی کنم.
نقد بر خدای دینی رو درک می کنم اما 
خداستیزی و در نتیجه ستیز با انسان ِ خداباور رو در نمی کنم.
در واقع اصلا ستیز رو درک نمی کنم چرا که از ستیز هیچ سنتزی حاصل نمی شه چه ستیز ، تزی ست یکسان . آنتی تزی وجود نداره.
تضاد و در نتیجه حرکت و تولیدی درش نیست.
هرچند که خیلی های و هوی می کنه ... خیلی عصبانی می شه .... خیلی فحش می ده ... خیلی تحقیر می کنه و خیلی همش متاسفه .
دو سویه یک ستیز دارای یک تز هستند. 
یک ایده یکسان در دو فرم فقط ظاهرا متفاوت.
گرچه در بین دو سویه ستیز نسبت «تر» و «ترین» ی وجود داره.
«تر» و «ترین» در فقدان عقلانیت .
چه
: 
آنکه در احیای حق زبان مادری تیشه برداشته به ریشه زبان رسمی یا
آنکه در مقابله با تبعیض قومی، تحقیر قومی طرف مقابل را ادبیات خودش قرار داده یا

زنی که در تقابل با جنسیت زدگی نرینه ، جنس مرد را فرموله می کند یا
خدا ناباوری که خدا باور را مورد تمسخر قرا می دهد یا
دین نداری که شمشیر مقابل دیندارها بسته است
جملگی در یک چیز نسبت به موضوع مورد نقد و نکوهش نسبت به طرف مقابل خود «ترین» هستند.
در دگم بودن و بی عقلی به اعتبار طبیعت ستیز که بسته و کور و غیر عقلانی ست.
از موضوعیتی شاکی بودن اما همان موضوع را ابزار شکایت خود قرار دادن از آن «ترین» های خاص آدمیزاد است در بازه ی بلاهت!


۶ نظر:

  1. متن رو درک می کنم و موافقم.
    کاش در پایان، نویسنده خود نیز به دام ستیز با این گروه نیفته و پایان بندی خنثی تری داشته باشه.
    از انتخاب کلمه ی بلاهت درتیتراژپایانی، به نظرم به یکباره اعتبار کل متن به زیر رادیکال رفت.
    اینطور نیست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی فرنگیس
      ازت عذر می خوام اما اجازه بده سوالت رو با سوال پاسخ می دم.
      در دایره لغات تو کسی رو که از شیوه ای شکایت می کنه اما خودش از همون شیوه استفاده می کنه با چه واژه ای توصیف می شه؟

      حذف
  2. لغتی براش ندارم.
    نقد من کماکان پابرجاست ونمی دونم استفاده از کلمات دگم ترین و بی عقل ترین برای توصیف به کارمی رود یا تخطئه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. برای توصیف در قیاس دو پدیده از یک جنس.

      حذف
  3. 1- من هم تا حدودی با شما موافقم اما....
    2- انتقاد خانم فرنگیس هم جالبه
    3- خودتان در<< یک توصیه نه چندان خوشایند!>> جواب خودتان را داده اید
    4- گاهی انسان ناچار است صبا خانم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون که می خونین.
      در متن «یک توصیه ناخوشایند» آنچه مطرح کردم به هیچ وجه به معنای ستیز نیست.
      اون یک تکنیک و یا شاید بشه گفت سیاست در واکنش نشان دادن هست.

      حذف