جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ فروردین ۱۱, چهارشنبه

انگلیسی ِ فرانسوی ها!

رفته بودم خونه دوستم، مادر بزرگش هم بود.
دوستم می گفت مامان بزرگش 92 سالشه ولی ماشاالله همچین روپا و تو فرم بود.
دهنم رو که باز کردم به احوال پرسی شروع کرد به انگلیسی شکسته بسته حرف زدن.
دوستم گفت مادر بزرگم یه سه سالی تو انگلستان بوده .
خلاصه خانمه سرذوق ِ انگلیسی حرف زدن افتاده بود.
حالا ما رو بگی هرچی زور می زدم به سختی می تونستم انگلیسی حرف بزنم. مغزم قفل شده رو فرانسه.
یه وضعی که خودم جا خورده بودم.
خانمه اما ول کن نبود.
من هم جهت رد گم کنی هی کلمات رو دور زبونم قِل می دادم مثلا لهجه ام  بچه ی ِ ناف ِ نیویورکه.
اونا هم هی آه و اوه می کردن که وااای چقدر انگلیسیت خوبه .
آخرش خسته شدم بهشون گفتم :
بابا جون تو رو خدا به همون فرانسه حرف بزنین. اینا همش ادا ست .
من انگلیسیم خوب نیست. همه رو فراموش کردم. دارم ادا در میارم! smile emoticon
ولی اینا هیچ جوری باورشون نمی شد.
می دونین،
این فرانسوی های بنده خدا انگلیسی شون به اون بدی که خودشون فکر می کنن نیست ولی اغلبشون از انگلیسی حرف زدن می ترسن و فکر می کنن خارجی های دیگه خیلی بهتر از اونا بلدن.
گمونم یه جور ترس از تلفظ واژه های انگلیسی دارن.
درست شبیه همون ترسی که من از تلفظ واژه های فرانسه دارم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر