بهانه این
نوشته، متنی ست با عنوان «این مردهای دوست داشتنی» که چندی پیش در مردروز منتشر شد. و نویسنده ان مورد توهین ، تحقیر و آماج حمله «فمینیسم
زده» ها قرار گرفت فقط به خاطر اینکه - بنا به برداشت شخصی خودش از واژه فمینیسم- عنوان
کرده است که دیگر فمینیست نیست.
متن مورد
نظر کلیتی همگرا دارد با این حال برخی پیام اصلی متن را نادیده گرفته و با تمرکز روی
یک جمله توضیحی، شخصیت نویسنده آن را مورد توهین و سوئ ظن قرار داده اند.
قصد من اینجا
اصلا دفاع از متن یا بحث روی موضوع فمینیسم نیست.
قصد من اشاره
به پدیده ی فراگیر دگماتیسمی ست که پشت نقاب های مختلف از فمینیسم تا ملی گرایی، احیای
زبان مادری و آزادیخواهی در قالب تجزیه طلبی
پنهان شده اند. نقاب هایی که نه تنها هیچ کمکی به معرفی ایده های مورد ادعای خود نمی
کنند بلکه اولین و بلکه بدترین مانع دربرابر هسته اصلی آن ایده ها هم هستند.
اصالت یک
جنبش ِ مبتنی بر تفکر فارغ از حمله، توهین و تحقیر است. و البته که فاصله و تفاوت ماهیتی
بین توهین و تخطئه شخصیت یک نویسنده با نقد نوشته او است.
تاسف بار
است که ایده های نابی مثل جنبش زنان، احیای زبان مادری یا حفاظت از ارزش های ملی و
فرهنگی برای عده ای دست آویز هویتی شده اند چنانکه الله برای داعشی ها!
این رویکرد
هویت محور به یک تفکر یا جنبش پیش از هر چیز
بدترین مانع برای خود آنها ست . فروکاستن یک تفکر یا جنبش به یک ایدئولوژی مصداق کاملی ست از دوست نادان که بدتر از دشمن عمل
می کنند.
تلاش برای
معرفی، حمایت و بسط یک تفکر اصولا فارغ ازنیاز به
توهین، حمله و حذف است. اینها خصوصیت
مشترک همه ی «زده» هاست از «خدا» زده های داعشی تا فمینیسم زده ها ، ملیت زده ها ،
قوم و قبیله زده ها و ....
فمینیسم زده
ها در زیر متن خانم آزاده میم به او همه چیز گفته اند جزارائه تعریف فمینیسمی که مدام با ژستی عاقل اندر
سفیه تعریف و فهم آن را به سر نویسنده کوبیده اند. آنها سواد و شخصیت و هوش نویسنده
را مورد حمله قرار داده اند و تنگ نظرانه بر کلیت همگرای متن ایشان ، که اتفاقا یکی از اهداف جنبش های فمنیسم
است، چشم پوشیده اند. به جای نقد متن به شخصیت ایشان حمله کرده اند. مدام سواد ایشان
را زیر سئوال برده اند غافل از اینکه
سوادی که تهی از شعور مکالمه و ارتباط است کاربردی جز خودنمایی و مخفی کردن نقصان های درونی ندارد.
سوادی که تهی از شعور مکالمه و ارتباط است کاربردی جز خودنمایی و مخفی کردن نقصان های درونی ندارد.
و این خصوصیت
مشترک در بیان ، قلم و رویکرد همه ی «زده ها» ست. چشم پوشیدن بر متن و حمله به شخصیت نویسنده متن!
واقعیت
این است که دگماتیسم یک هسته است با هزار چهره .
داعش اتفاقا صریح ترین آنهاست !
داعش اتفاقا صریح ترین آنهاست !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر