جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۵ فروردین ۳۰, دوشنبه

«کودک ملیت ندارد!»

می دونین،
رابطه ی مهمان و میزبان یک رابطه ی متوازن نیست.
نباید هم باشه.
مسئولیت میزبان همیشه بیشتر از مهمانه.
میزبان باید در خدمت مهمان باشه.
میزبان باید در برابر مهمان شکیبا و بلند نظر باشه.
میزبان نباید شاکی ِ مهمان باشه.
این مهمانه که همیشه حق شکایت و گله داره.
میزبان نمی تونه و نباید شاکی مهمان باشه.
حتی برای مهمانی که سرزده وارد می شه.
این رسم مهمان نوازیه.
همیشه اینطور بوده و باید باشه.
گمانم به همین دلیل ابعاد جنایتی که در رابطه با ستایش شد بزرگ تر، و پر سرو صداتر از جنایت های مشابه شده.
سر و صدا همیشه مستعد ِ سوئ استفاده است.
می دونین،
من به عنوان کسی که جزئی از جامعه میزبان هستم، هیچوقت به خودم این حق رو نمی دم که از سر بریده ی دختر بچه ی میزبان به دست یک مهمان جانی با ذکر و تمرکز روی ملیت حرف بزنم،
به خودم این حق رو نمی دم که از خانواده سلاخی شده دوستم حرف بزنم و ربطش بدم به قوم و قبیله و ملیت جانی.
به خودم این حق رو نمی دم چرا که بیم اون می ره رسم و مسئولیت ِ مهمان نوازی در هجوم احساسات قومی و ملی از دست بره.
جانی درست مثل کودک، ملیت نداره.
جانی، جانیه چه در قامت مهمان یا میزبان چنانکه کودک، کودکه.
حساب ِ کودک و جانی از حساب ِ مهمان و میزبان و رسم مهمان نوازی جداست.
اما اونهایی که مدام سعی می کنند بر قامت ِ این کودک قبای ملیت بپوشانند، جنایتی مضاعف رو مرتکب شدن.
در برابر کودک که شان و حرمتی بزرگتر از ملیت داره،
در برابر رسم مهمان نوازی که همیشه مسئولیتی فرای ملیت ِ مهمان و میزبان داره ،
و در برابر انسانیت چرا که برای حفاظت از آن هیچ وقت و هیچ کجا نباید به جانی شانی جمعی داد حتی با شان قرار دادی چون ملیت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر