آقای آرش سیگارچی روی صفحه فیس شان ویدیویی گذاشته اند از جوانی لبنانی که گویا از زنده ماندنش در حمله داعشی ها به بیروت خیلی هم خوشحال نیست.
آقای سیگارچی از ناراحتی این یک عدد جوان به این نتیجه جهان شمول رسیده است که تفاوت واکنش به دو حمله ی تروریستی بیروت و پاریس نه زاده ی رسانه ها بلکه خواست خود مردمان دو شهر است.
یک شهر، بیروت، مرگ را ترجیح می دهد.
دیگری، پاریس، زندگی را.
و این علت العلل این همه تفاوت بین سینه چاک دادن برای پاریس و چشم بستن بر بیروت است.
از بلاهت این نوع استدلال، که چطور می توان از یک مورد به نتیجه ای کلی رسید، می گذرم و به چند یادآوری اکتفا می کنم.
1. در روز حمله به بیروت، مردی خودش را میان هیولای داعشی و مردم سپر کرد.
مرد مُرد تا جماعت زنده بمانند.
آیا عمل او را باید ستایش در مرگ تعبیر کرد یا ستایش در زندگی؟
زندگی برای دیگری.
البته عجیب نیست اگر افرادی چون آقای سیگارچی سی پی یو های مغزشان در مواجهه با چنین کنش هایی قفل کند و اصلا ترجیح دهند چنین مواردی را نبینند و آن را زیاد توی رسانه هایشان خبری نکنند.
قابل فهم است که آقای سیگارچی ها چیزهایی را رسانه ای می کنند که:
اولا برایشان قابل فهم باشد.
دوما برایشان قابل نفع باشد.
آقای سیگارچی ها قد فهم خودشان از «دیگری» و «زندگی» ، «دیگری» و «زندگی» را ستایش می کنند و در نتیجه خبری.
چگونه؟
اینگونه:
یک دقیقه سکوت و بعد هم چین چین به یادبود گذشتگان و نوشیدن.
این قدر فهم از زندگی و دیگری در حد خودش البته جالب است و جای شکر دارد.
اما اینکه ایشان به خودش اجازه می دهد از اندازه فهم خود، خط کشی بسازد برای متره کردن قدر و ارزش زندگی بین دو ملت چیزی ست بس خودبینانه.
2. آن مردمی که آقای سیگارچی ادعا می کند قدری برای زندگی قائل نیست، مردم لبنان، یکی از سرچشمه های جوشان هنر، ادبیات، فلسفه و علم بوده و هست.
آن هم در زیر فشار جنگ های تحمیلی از فرانسه تا اسرائیل.
3. آن مردمی که آقای سیگارچی ها فکر می کنند قدری برای زندگی قائل نیست، بالاترین مهاجر فلسطینی و سوری را در سرزمین کم وسعت خود پناه داده است.
بی هارت و پورت های رسانه ای و ژست های حقوق بشری برای گرفتن آوانتاژهای بین المللی.
سخن آخر:
بر آقای سیگارچی ها و رسانه هایشان سرزنشی نیست چه
قدر فهم ایشان از دیگری بیشتر از یک دقیقه سکوت نیست!
http://mic.com/articles/128558/adel-termos-hero-who-sacrificed-his-own-life-to-protect-beirut-from-from-isis-suicide-bombers#.tnrHMH7Gq
آقای سیگارچی از ناراحتی این یک عدد جوان به این نتیجه جهان شمول رسیده است که تفاوت واکنش به دو حمله ی تروریستی بیروت و پاریس نه زاده ی رسانه ها بلکه خواست خود مردمان دو شهر است.
یک شهر، بیروت، مرگ را ترجیح می دهد.
دیگری، پاریس، زندگی را.
و این علت العلل این همه تفاوت بین سینه چاک دادن برای پاریس و چشم بستن بر بیروت است.
از بلاهت این نوع استدلال، که چطور می توان از یک مورد به نتیجه ای کلی رسید، می گذرم و به چند یادآوری اکتفا می کنم.
1. در روز حمله به بیروت، مردی خودش را میان هیولای داعشی و مردم سپر کرد.
مرد مُرد تا جماعت زنده بمانند.
آیا عمل او را باید ستایش در مرگ تعبیر کرد یا ستایش در زندگی؟
زندگی برای دیگری.
البته عجیب نیست اگر افرادی چون آقای سیگارچی سی پی یو های مغزشان در مواجهه با چنین کنش هایی قفل کند و اصلا ترجیح دهند چنین مواردی را نبینند و آن را زیاد توی رسانه هایشان خبری نکنند.
قابل فهم است که آقای سیگارچی ها چیزهایی را رسانه ای می کنند که:
اولا برایشان قابل فهم باشد.
دوما برایشان قابل نفع باشد.
آقای سیگارچی ها قد فهم خودشان از «دیگری» و «زندگی» ، «دیگری» و «زندگی» را ستایش می کنند و در نتیجه خبری.
چگونه؟
اینگونه:
یک دقیقه سکوت و بعد هم چین چین به یادبود گذشتگان و نوشیدن.
این قدر فهم از زندگی و دیگری در حد خودش البته جالب است و جای شکر دارد.
اما اینکه ایشان به خودش اجازه می دهد از اندازه فهم خود، خط کشی بسازد برای متره کردن قدر و ارزش زندگی بین دو ملت چیزی ست بس خودبینانه.
2. آن مردمی که آقای سیگارچی ادعا می کند قدری برای زندگی قائل نیست، مردم لبنان، یکی از سرچشمه های جوشان هنر، ادبیات، فلسفه و علم بوده و هست.
آن هم در زیر فشار جنگ های تحمیلی از فرانسه تا اسرائیل.
3. آن مردمی که آقای سیگارچی ها فکر می کنند قدری برای زندگی قائل نیست، بالاترین مهاجر فلسطینی و سوری را در سرزمین کم وسعت خود پناه داده است.
بی هارت و پورت های رسانه ای و ژست های حقوق بشری برای گرفتن آوانتاژهای بین المللی.
سخن آخر:
بر آقای سیگارچی ها و رسانه هایشان سرزنشی نیست چه
قدر فهم ایشان از دیگری بیشتر از یک دقیقه سکوت نیست!
http://mic.com/articles/128558/adel-termos-hero-who-sacrificed-his-own-life-to-protect-beirut-from-from-isis-suicide-bombers#.tnrHMH7Gq
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر