غروب آخرین روز تعطیلات مستعد حس خماری ست.
اندوه ، حزن، افسردگی ... آن روی دیگه احساسات ِ بنیادی آدمی.
چرا فرار ازش ... چرا الصاق صفت منفی به رویی از آدمیزاد که ریشه در جانش داره.
فرار از چی ...... یه وقتایی هم باس آدم بی ترس از حزن ... بی مقاومت، با حزن خودش همراه بشه ... مثل شراب گس و سیگار تلخ و ملودیهای محزون مزه مزه اش کنه ... باهش درآمیزه ... در تلخی و اندوه نیز طعمی ست شگفت!
اندوه ، حزن، افسردگی ... آن روی دیگه احساسات ِ بنیادی آدمی.
چرا فرار ازش ... چرا الصاق صفت منفی به رویی از آدمیزاد که ریشه در جانش داره.
فرار از چی ...... یه وقتایی هم باس آدم بی ترس از حزن ... بی مقاومت، با حزن خودش همراه بشه ... مثل شراب گس و سیگار تلخ و ملودیهای محزون مزه مزه اش کنه ... باهش درآمیزه ... در تلخی و اندوه نیز طعمی ست شگفت!
معجون موسیقی جز واسه همین موقع هاست.
پاسخحذفbien
حذف