جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۶ مهر ۴, سه‌شنبه

مرد باس چشم ودل سیر باشه!



یکی از شانس های بزرگ کاری برای یه زن ، زنی که دنبال هیچکس و هیچ ماجرایی نیست، می تونه این باشه که همکار مردش متاهل باشه.
به قول خودمون خونواده دار .... زن و بچه دار .
از اون مهمتر اینه که رابطه اش با خانمش و خونواده اش خوب و محکم باشه.
اینجا ست که من از صمیم قلب متشکر هستم .... متشکر ِ زنی که هرگز ندیدمش ... خانم ِ همکارم.
همکارم، مرد ِ نجیب و خونواده دوستیه ... این عمیقا به من حس اعتماد ، اطمینان و تمرکز روی کارم می ده .
اولین باره که این حس رو تجربه میکنم ... برام جدیده ... برای همین دارم می نویسمش .
اینکه در محیط کاری چقدر تمرکز و پیشرفت یک زن در کارش می تونه در گرو همکاران مردش باشه ... مردانی که بهش نگاه همکار دارن ... نه کم و نه بیش.
شاید عجیبب به نظر برسه اما این منو متوجه حضور ِ پر رنگ زنی کرده که هرگز ندیدمش اما عمیقا بهش احترام می ذارم ... زن ِ همکار ِ مَردم!
این روزها ماموریت کاری مون در شهرستان کوچکی ست در دل کوهستان.
من و همکارم.
تمام روز رو در کارگاهی خلوت و خالی و سرد با سیمان و آهن و کابل و سیم و برد و کامپیوتر کلنجار می ریم ...... تنها.
گاهی تماس های بدنی برای جابه جایی ناگزیره ... اما اولین باره که حس اعتماد ، اطمینان و تمرکزم رو در کار و در حضور یه مرد از دست نمی دم ... اولین باره که از مردی در محیط کاری ِ خلوت و تنها نمی ترسم.
و البته که این رو مدیون دو نفر هستم ... خودش و خانمش ... رابطه خوب و مستحکمی که با خانمش داره.
همین ... دریافتی ساده اما جدید!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر