در مورد نظرات چندتن از
خواننده های مرد روز در باره متن "تقلا برای بقا" یکی
انتقاد کرده که من یک مردم و احساس شیر دادن چه ربطی به من داره؟!
یکی دیگه گفته بود اسم مجله رو بذارین زن روز . مدام دارین از زن ها متن می ذارید.
اما به نظر من توجه مجله مرد روز به زن ها یک تشخیص عقلانی درست هست . دوست دارم کامنتی رو که گذاشتم اینجا در وبلاگم هم به اشتراک بذارم :
یکی دیگه گفته بود اسم مجله رو بذارین زن روز . مدام دارین از زن ها متن می ذارید.
اما به نظر من توجه مجله مرد روز به زن ها یک تشخیص عقلانی درست هست . دوست دارم کامنتی رو که گذاشتم اینجا در وبلاگم هم به اشتراک بذارم :
"توجه مجله مرد روز به
نوشته های زنانه اتفاقا منطقا قابل دفاع است.
این یک تشخیص مردانه ی درست، عقلانی و خوش یمن است.
اجازه دهید ساده و صریح باشم:
این نقصان شماست!
نقصان دنیای مردانه و ناگزیر نقصان دنیایی که بیشتر با معیار های مردانه تبیین و تدوین شده است.
عدم شناخت دنیای زنانه!
به دلایل مختلف در طول تاریخ کلمه و متن بیشتر از آن مردان بوده است تا زنان.
از این فرصت استثنایی که دنیای جدید فراهم آورده است باید استفاده کرد برای شناخت و ادراک بیشتر پیرامون .
برای فهم احساس شیر دادن ، مادر بودن ، زن بودن .
فهم زندگی فقط با گزاره های علمی حاصل نمی شود . بیانی احساسی و بی واسطه هم می تواند به شناخت و درکی از دیگری برسد.
نمی توان یک قیف روی سر گذاشت و با جمع آوری گزاره های علمی خود را به شناخت جهان دلخوش کرد. روزنه های دل را نیز باید گشود ... به روی دیگری!
ادبیات پر است از تشریح احساسات مردانه . فقدان در شناخت احساسات زنانه است. امری که صد البته نیاز به جسارت حضور خود زنان هم دارد.
مرد امروز بدون شناخت زن ها همان مرد عهد عتیق می ماند.
اما در مورد نگارش:
احساس آزاد و رها ست و در بیان آن هم می توان آزاد و رها بود فارغ از هر سیستم نگارشی، نقطه گذاری و پاراگراف بندی.
مهم قدرت انتقال حس است.
سیستم نگارشی در فرع این موضوعیت اصلی ست."
*********
این یک تشخیص مردانه ی درست، عقلانی و خوش یمن است.
اجازه دهید ساده و صریح باشم:
این نقصان شماست!
نقصان دنیای مردانه و ناگزیر نقصان دنیایی که بیشتر با معیار های مردانه تبیین و تدوین شده است.
عدم شناخت دنیای زنانه!
به دلایل مختلف در طول تاریخ کلمه و متن بیشتر از آن مردان بوده است تا زنان.
از این فرصت استثنایی که دنیای جدید فراهم آورده است باید استفاده کرد برای شناخت و ادراک بیشتر پیرامون .
برای فهم احساس شیر دادن ، مادر بودن ، زن بودن .
فهم زندگی فقط با گزاره های علمی حاصل نمی شود . بیانی احساسی و بی واسطه هم می تواند به شناخت و درکی از دیگری برسد.
نمی توان یک قیف روی سر گذاشت و با جمع آوری گزاره های علمی خود را به شناخت جهان دلخوش کرد. روزنه های دل را نیز باید گشود ... به روی دیگری!
ادبیات پر است از تشریح احساسات مردانه . فقدان در شناخت احساسات زنانه است. امری که صد البته نیاز به جسارت حضور خود زنان هم دارد.
مرد امروز بدون شناخت زن ها همان مرد عهد عتیق می ماند.
اما در مورد نگارش:
احساس آزاد و رها ست و در بیان آن هم می توان آزاد و رها بود فارغ از هر سیستم نگارشی، نقطه گذاری و پاراگراف بندی.
مهم قدرت انتقال حس است.
سیستم نگارشی در فرع این موضوعیت اصلی ست."
*********
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر