از جهنم سرما امروز هم زنده بیرون آمدم اون هم با یک کشف و شهود توپ و تازه!
تقدیم با مهر:
آیا گمان کرده اید که تمدن ها با همه ی مظاهر چشمگیرش چون آسمان خراش ها ، بزرگراه ها، پل ها و حتی معابد و مساجدش بر مبنای اندیشه های بلند و جملات فیلسوفانه و عاشقانه ساخته شده اند؟
به همی دست های سرما زده و تن سرتا پا خاکی و خیس و خسته سوگند که نه چنین است.
تمدن را فحش ساخته است .. اون هم از آبدارترین انواعش .
واقعا فکر می کنین چی می تونه آدم رو تو اون شرایط سخت کاری سرپا نگه داره طوری که بتونه کار رو ادامه بده؟ .... فحش ... فقط فحش ... به در و دیوار و زمین و زمان و خودت و البته صاحب کارت!
من خودم در این زمینه کلی پیشرفت کردم ... یادمه تا چند سال پیش خیلی پاستوریزه و مبادی آداب کلامی بودم .
از اینا که صداشون از جای گرم در میاد .
تو پر قو نشستن و هی اووف و چووف می کنن به بی ادبی ملت!
اما از وقتی سر و کارم اقتاد به کارگاه های ساختمونی تازه متوجه قدرت نیرو بخش فحش در امر سازندگی و تمدن شدم.
تمام روز با همکارم عربده می کشیدیم و فحش می دادیم و کار می کردیم .
البته من با فحش فارسی حال می کنم ... یه مزیتی هم داره که کسی متوجه عیار شناعتش نمی شه
الان هم روم نمی شه بگم با چی فحش هایی نیرو می گیرم ... ولی خوب خدا رو شکر تو همه زبون ها فحش های آبدار معادل هم هستن ... همه حول پایین تنه آدمیزاد بینوا می چرخن.
لطفا فراموش هم نکنین اون چیزی که نهایتا تمدن رو مادی و ملموس می کنه نه افکار و طرح ها ی مهندسین و دانشمندان بلکه دست های کارگران هست .... دست هایی که با فحش نیرو می گیرن.
یه جا خوندم ، مصری ها ، اهرام رو با نون و پیاز ساختن ... یعنی اینقدر پیاز مقویه .
از من بپرسین می گم :
نه عزیز دلم ، نه تنها اهرام بلکه همه ی بناها و حتی آسمان خراش های امروزی هم با فحش ساخته شدن.
حیف که سنگ و سیمان زبان ندارن وگرنه خودشون یهتون گواهی می دادن که هر دیوار خانه شما چه مخزنی از اصوات شنیعه رو در دل خودش جا داده .
دیوار مساجد و معابد و بناها رو نه اذکار شریفه و جملات عاشقانه بلکه فحش ها بالا بردن ... فحش ها .. اون هم از شنیع ترین انواعش.
از مو و دست های یخ زده خودوم و همکارام بپرسن!
تقدیم با مهر:
آیا گمان کرده اید که تمدن ها با همه ی مظاهر چشمگیرش چون آسمان خراش ها ، بزرگراه ها، پل ها و حتی معابد و مساجدش بر مبنای اندیشه های بلند و جملات فیلسوفانه و عاشقانه ساخته شده اند؟
به همی دست های سرما زده و تن سرتا پا خاکی و خیس و خسته سوگند که نه چنین است.
تمدن را فحش ساخته است .. اون هم از آبدارترین انواعش .
واقعا فکر می کنین چی می تونه آدم رو تو اون شرایط سخت کاری سرپا نگه داره طوری که بتونه کار رو ادامه بده؟ .... فحش ... فقط فحش ... به در و دیوار و زمین و زمان و خودت و البته صاحب کارت!
من خودم در این زمینه کلی پیشرفت کردم ... یادمه تا چند سال پیش خیلی پاستوریزه و مبادی آداب کلامی بودم .
از اینا که صداشون از جای گرم در میاد .
تو پر قو نشستن و هی اووف و چووف می کنن به بی ادبی ملت!
اما از وقتی سر و کارم اقتاد به کارگاه های ساختمونی تازه متوجه قدرت نیرو بخش فحش در امر سازندگی و تمدن شدم.
تمام روز با همکارم عربده می کشیدیم و فحش می دادیم و کار می کردیم .
البته من با فحش فارسی حال می کنم ... یه مزیتی هم داره که کسی متوجه عیار شناعتش نمی شه
الان هم روم نمی شه بگم با چی فحش هایی نیرو می گیرم ... ولی خوب خدا رو شکر تو همه زبون ها فحش های آبدار معادل هم هستن ... همه حول پایین تنه آدمیزاد بینوا می چرخن.
لطفا فراموش هم نکنین اون چیزی که نهایتا تمدن رو مادی و ملموس می کنه نه افکار و طرح ها ی مهندسین و دانشمندان بلکه دست های کارگران هست .... دست هایی که با فحش نیرو می گیرن.
یه جا خوندم ، مصری ها ، اهرام رو با نون و پیاز ساختن ... یعنی اینقدر پیاز مقویه .
از من بپرسین می گم :
نه عزیز دلم ، نه تنها اهرام بلکه همه ی بناها و حتی آسمان خراش های امروزی هم با فحش ساخته شدن.
حیف که سنگ و سیمان زبان ندارن وگرنه خودشون یهتون گواهی می دادن که هر دیوار خانه شما چه مخزنی از اصوات شنیعه رو در دل خودش جا داده .
دیوار مساجد و معابد و بناها رو نه اذکار شریفه و جملات عاشقانه بلکه فحش ها بالا بردن ... فحش ها .. اون هم از شنیع ترین انواعش.
از مو و دست های یخ زده خودوم و همکارام بپرسن!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر