تعریف کنم واستون اگه دوست داشتین و حال و حوصله نظر بدین.
ظهرهای جمعه معمولا با همکارها ناهار می خوریم.
یه فرصت کوتاه اما دوستانه برای تبادل اتفاقات و تجربه های طول هفته .
این هفته حرف ها اکثرا روی همین قرار داد جدید و مشاهدات سختی بود که همه مون تو محله های داغون داشتیم.
حرف ها رو که گوش می کردم تازه متوجه شدم هنوز محله های داغون تر هم هست که گذار من بهشون نیفتاده.
یکی از همکارها که مسن تر هست بهم گفت :
صبا، با رئیس صحبت کن تو رو به ادرس های فلان و فلان و فلان نفرستن ... خیلی خطرناک هستن.
اینو که گفت شر به پا شد.
دو تای دیگه که جوون تر هستن بهش توپیدن که این حرفا چیه! ... برای چی نفرستنش .
گفت واس اینکه برای یه زن خطرناکه بره همچین جاهایی.
گفتن: زن و مرد نداره ... خطر واس همه هست.
گفت : آخه یه زن تو همچین محیط های اسیب پذیرتر هست.
بهش توپیدن که زن ها حالا همه جودو و کاراته بلدن.
مساوات حقوق زن و مرد ، مساوات شرایط زن و مرد.
( فکر کنم هردوشون بدجوری از خانم ها شون فن کاراته و جودو خوردن! چون گاه گاهی پشت سر خانم هاشون بدجوری صفحه می ذارن ).
اون هم ساکت شد و دیگه چیزی نگفت .
من هم هیچی نگفتم.
واقعیت اینه که فشار کاری که روم هست بیشتر از اینکه از محیط باشه از ساعت کاری هست .... روزهایی که کشیک هستم پیش اومده که در بیست و چهار ساعت فقط دو ساعت تونستم بخوابم.
گرچه محیط محله های گنگ هم از نظر عصبی روم فشار میاره اما تا حالا احساس خطر خاصی نکردم حتی به نظرم می رسه یه خورده رفتارها با من بهتر و اروم تر هست .
حداقل بهم فحش ندادن در صورتیکه پیش اومده به همکارهای مرد فحش هم می دن.
تصور کنین ،
بنده خدا رفته اسانسور رو واسشون درست کنه، دوره اش کردن و بهش فحش دادن!
مدام تو شرکت رعایت موارد ایمنی رو بهمون گوشزد می کنن.
تو جلسه دوشنبه می خوام رک و پوست کنده به عزیزان پشت میز نشین بگم:
مشکل نه رعایت موارد ایمنی بلکه شرایط کاری فاقد ایمنی هست.
ساعت کاری دیوانه وار .... انتظار کار کردن بدون وقفه و استراحت در روزهای کشیک.
چیزی که باعث حادثه می شه ، پیش از هر چیز خستگی و استرس هست ، نه پوشیدن کلاه ایمنی و عینک محافظ.
می دونین ،
مثل جوک می مونه که بیست و چهار ساعت تو رو در شرایط استرس زا ، بدون خواب و استراحت قرار بدن و بعد هی از رعایت ایمنی حرف بزنن.
حالا بگذریم .
قصدم چیز دیگه ای بود. این جمله :
« مساوات حقوق زن و مرد ، مساوات شرایط زن و مرد. »
دوست داشتین نظر خودتون رو در مورد این جمله بگین ... نظر خودم رو نمی گم .
چون تو همون مصراع اولش نه مساواتی وجود داره و نه عدالتی .
حقوق من مساوی با حقوق همکار مردی هست که روزی چند بار بهم زنگ می زنه برای کمک فنی ... حقوقم مساوی با همکار مردی هست که طبق گزارش ها و امار راندمان کاری، یک ششم کار من هم کیفیت فنی نداره.
خرابکاری نکنه ، تعمیر اسانسور پیشکش!
ظهرهای جمعه معمولا با همکارها ناهار می خوریم.
یه فرصت کوتاه اما دوستانه برای تبادل اتفاقات و تجربه های طول هفته .
این هفته حرف ها اکثرا روی همین قرار داد جدید و مشاهدات سختی بود که همه مون تو محله های داغون داشتیم.
حرف ها رو که گوش می کردم تازه متوجه شدم هنوز محله های داغون تر هم هست که گذار من بهشون نیفتاده.
یکی از همکارها که مسن تر هست بهم گفت :
صبا، با رئیس صحبت کن تو رو به ادرس های فلان و فلان و فلان نفرستن ... خیلی خطرناک هستن.
اینو که گفت شر به پا شد.
دو تای دیگه که جوون تر هستن بهش توپیدن که این حرفا چیه! ... برای چی نفرستنش .
گفت واس اینکه برای یه زن خطرناکه بره همچین جاهایی.
گفتن: زن و مرد نداره ... خطر واس همه هست.
گفت : آخه یه زن تو همچین محیط های اسیب پذیرتر هست.
بهش توپیدن که زن ها حالا همه جودو و کاراته بلدن.
مساوات حقوق زن و مرد ، مساوات شرایط زن و مرد.
( فکر کنم هردوشون بدجوری از خانم ها شون فن کاراته و جودو خوردن! چون گاه گاهی پشت سر خانم هاشون بدجوری صفحه می ذارن ).
اون هم ساکت شد و دیگه چیزی نگفت .
من هم هیچی نگفتم.
واقعیت اینه که فشار کاری که روم هست بیشتر از اینکه از محیط باشه از ساعت کاری هست .... روزهایی که کشیک هستم پیش اومده که در بیست و چهار ساعت فقط دو ساعت تونستم بخوابم.
گرچه محیط محله های گنگ هم از نظر عصبی روم فشار میاره اما تا حالا احساس خطر خاصی نکردم حتی به نظرم می رسه یه خورده رفتارها با من بهتر و اروم تر هست .
حداقل بهم فحش ندادن در صورتیکه پیش اومده به همکارهای مرد فحش هم می دن.
تصور کنین ،
بنده خدا رفته اسانسور رو واسشون درست کنه، دوره اش کردن و بهش فحش دادن!
مدام تو شرکت رعایت موارد ایمنی رو بهمون گوشزد می کنن.
تو جلسه دوشنبه می خوام رک و پوست کنده به عزیزان پشت میز نشین بگم:
مشکل نه رعایت موارد ایمنی بلکه شرایط کاری فاقد ایمنی هست.
ساعت کاری دیوانه وار .... انتظار کار کردن بدون وقفه و استراحت در روزهای کشیک.
چیزی که باعث حادثه می شه ، پیش از هر چیز خستگی و استرس هست ، نه پوشیدن کلاه ایمنی و عینک محافظ.
می دونین ،
مثل جوک می مونه که بیست و چهار ساعت تو رو در شرایط استرس زا ، بدون خواب و استراحت قرار بدن و بعد هی از رعایت ایمنی حرف بزنن.
حالا بگذریم .
قصدم چیز دیگه ای بود. این جمله :
« مساوات حقوق زن و مرد ، مساوات شرایط زن و مرد. »
دوست داشتین نظر خودتون رو در مورد این جمله بگین ... نظر خودم رو نمی گم .
چون تو همون مصراع اولش نه مساواتی وجود داره و نه عدالتی .
حقوق من مساوی با حقوق همکار مردی هست که روزی چند بار بهم زنگ می زنه برای کمک فنی ... حقوقم مساوی با همکار مردی هست که طبق گزارش ها و امار راندمان کاری، یک ششم کار من هم کیفیت فنی نداره.
خرابکاری نکنه ، تعمیر اسانسور پیشکش!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر