جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

تقویم ایران ، پرچم ایران


چند روز پیش یکی از اساتید فرانسویم  راجع به تقویم ایرانی پرسید .
اینکه سال "1390" چه معنایی دارد.
همینطور که در حال توضیح دادن بودم  متوجه موضوعی شدم.
اینکه :
پس از انقلاب با انتخاب سال هجری شمسی به عنوان مبداء سال شمار ایرانی ، عملا حدود 1000 سال از تاریخ مدون مملکت بریده شد. منظور من از بیان این نکته ، ابدا مرثیه سرایی های معمول و غلو آمیز و گاه نژاد پرستانه برای ایران باستان و فرهنگ اصیل و کهن و تک و یک و این قسم چیزها نیست بلکه فقط و فقط اشاره به این موضوع است که :

"ایران" واقعیتی بسیار قدیمی تر از "اسلام" است .

پس از انقلاب با تغییر مبدا سال شمار ایرانی از "شاهنشاهی" به "هجری شمسی" ، ما عملا  بریده شدیم ... کوتاه شدیم ... حذف شدیم ...
با این حساب چطور می شود فرض کرد مسببین این کار  "سودای وطن" داشتند ؟؟؟؟
تخریب میراث فرهنگی و تاریخی این مملکت از همان روزهای انقلاب ، وقتی که تقویم را تغییر دادند ، آغاز شد. این کار عملا قربانی کردن هویت ایرانی به پای یک برداشت قدرت طلب  مذهبی از اسلام بود.

اما عجیب تر و دردناک تر وقتی است که کسی مثل مانا نیستانی به عنوان یک هنرمند منتقد، پرچم ایران را مساوی با این جریان صاحب قدرت قرار می دهد. جریانی که اولین ضربه هایش را قبل از هر چیز به پیکر ایران و هویت ایرانی زد.

کاریکاتور جدید مانا نیستانی از دید من یک اثر ضعیف ، سطحی و مغالطه آمیز هست.
پرچم در حال اهتزاز ایران بر پیکر یک اعدامی ِ آویخته شده از دار!
آقای نیستانی ،
ایران را مساوی یک باند صاحب قدرت قرار داده است .
گروه افراطی ِ صاحب قدرتی که در اولین قدم قدرت گرفتنش هزار سال از تاریخ مکتوب این سرزمین را به بهانه شاهنشاهی بودن برید و به قول خودش به زباله دان تاریخ انداخت و به این ترتیب اولین ضربه را قبل از هر چیز بر پیکر ایران زد.
آقای نیستانی،
پرچم ایران را مساوی این گروه قرار نده!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر