هر چه بیشتر فرانسه یاد می گیرم ، بیشتر فارسی رو می فهمم.
هر چه بیشتر هوگو می خونم ، بیشتر از حافظ حظ می برم .
هر چه بیشتر در فرانسه زندگی می کنم، بیشتر ایران رو می بینم .
فقط یک دوست ناب و عمیق می تونه تا این حد آدم رو به خودش نشون بده .
فرانسه، لحظه به لحظه ، آرام و بی ادعا داره با من آمیخته می شه و در این تجربه بدیع چیزی عظیم و شگفت هست ... چنان عمیق که هنوز در گیجی ِ ناشی از دگردیسی نمی تونم با واژه ای توصیفش کنم.
ژرمانیومی که تحت فشار و حرارت در جوار یک سلسیوم در حال دگردیسی به چیزی جز یک عنصر خام و خالص است.
نفوذ الکترونی ... آمیختگی .... دگردیسی .... تولد یک ترانزیستور!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر