داشتم
از ترافیک هوایی تو آسمون عکس می گرفتم یه آقای مسنی اومد کنارم ایستاد و با تعجب
اول یه نگاهی به آسمون کرد و بعد هم به من .
پرسید:
از چی عکس میگرین ؟
گفتم از ترافیک هوایی آسمان فرانسه.
گفت چیش براتون جالبه؟
گفتم تفاوت آسمان مملکتی که درهاش بازه با مملکتی که درهاش بسته شده.
با تعصبات داخلی و تحریم های خارجی!
گفت از کجا میای؟
گفتم از ایران.
گفت جوانی هاش سفری به ایران داشته و یکی از جالب ترین سفرهای زندگیش بوده.
آسمان همه جا یک رنگ نیست!
آسمان رنگ زمین رو به خودش می گیره.
و زمین هرجا، رنگ مردمان آنجا!
پرسید:
از چی عکس میگرین ؟
گفتم از ترافیک هوایی آسمان فرانسه.
گفت چیش براتون جالبه؟
گفتم تفاوت آسمان مملکتی که درهاش بازه با مملکتی که درهاش بسته شده.
با تعصبات داخلی و تحریم های خارجی!
گفت از کجا میای؟
گفتم از ایران.
گفت جوانی هاش سفری به ایران داشته و یکی از جالب ترین سفرهای زندگیش بوده.
و بعد
چیزهایی از خیام و سفرش به نیشابور گفت.
می
دونین ،
همینطور که اون داشت خاطراتش رو از اصفهان و نیشابور می گفت من باز دوباره به یاد آوردم که :
همینطور که اون داشت خاطراتش رو از اصفهان و نیشابور می گفت من باز دوباره به یاد آوردم که :
آسمان همه جا یک رنگ نیست!
آسمان رنگ زمین رو به خودش می گیره.
و زمین هرجا، رنگ مردمان آنجا!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر