جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ خرداد ۱۱, دوشنبه

صمیمیت

فکر می کنم:
بیش از عشق،
بیش از دوستی،
بیش از تعهدات رسمی یا غیر رسمی،
این صمیمیته که گمشده ی  آدمیزاد بوده و هست.

این صمیمیته که بیش از هیجان عشق ،
بیش از گرمای دوستی،
بیش از اطمینان خاطر تعهد می تونه به آدم هیجان، گرما و اعتماد ببخشه.
با آشنا و غریبه.

اصلا در صمیمیت کیفیتی هست یکتا و استثنایی که مرز بین غریبه و آشنا رو محو می کنه.

هر غریبه ای  آشنا می شه و
هر لحظه ای خاطره انگیز.
با صمیمیت .... رهیده از تظاهر و حس مالکیت.

۲ نظر: