جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ خرداد ۲۳, شنبه

«یک مشاهده، دو نقل قول و چند سئوال»

خوب بذارین ساده برم سر اصل موضوع.
می بینم و می شنوم که پسرهای ایرانی که در سال های اخیر به فرانسه یا کشورهای دیگه غربی اومدن در پیدا کردن دوست دختر خارجی ناموفق هستن
.
دوست جوان دانشجویی، پسر، می گفت در بین دوستانش تا حالا پسری رو ندیده که تونسته باشه دوست دختر فرانسوی یا خارجی پیدا کنه، از جمله خودش
.
ازش پرسیدم به نظرت علت چیه؟
گفت: به نظر من تصویر منفی که از ایرانی ها دارن. اینکه تا می گی ایرانی با خودشون فکر می کنن تروریست هستی
.

من نمی دونم چقدر این دلیل موثره اما مشاهدات و شنیده هام حاکی از وجود دلایلی بیش از این هست
. 
اون هم تو کشوری که خارجی بودن بالقوه یک جذابیت هست و مردم میل زیادی به معاشرت و شناخت خارجی ها دارن.
من اینجا در واقع با دو طیف سنی در ارتباط هستم
.
یکی دوستان مسن تر از خودم که بیش از دو دهه است ساکن فرانسه هستند و دیگری دوستان جوانتر از خودم که چند سالی ست به فرانسه اومدن
.
می بینم که قدیمی ترها چنین مشکلی رو گزارش نمی کنن
.
تعداد ایرانی هایی که همسر فرانسوی یا خارجی دارن در بینشون زیاده
.
جملگی هم بعد از انقلاب به فرانسه اومدن
.
در همون زمانی که اخبار ایران در رسانه ها خارجی از سه عبارت بیشتر نبود
:
انقلاب اسلامی،
 
جنگ،
تحریم
!
تصاویر هم خیلی بسته تر و خشن تر از الان بود با این همه مردهای ایرانی، حداقل در طیف مشاهده من، تونستن با این جامعه قاطی بشن
.
اما در برابر می بینم جوان های تازه وارد ایرانی خیلی ایزوله و ساکت و ساکن هستند
.
تو خودشون موندن
. 
به شدت مستعد افسردگی.
به طور ویژه پسرها
.

راستش من در رفتارهاشون تا حدی گیجی و عدم اعتماد به نفس می بینم
.
اینگار قفل کردن
. 
حرف هاشون که بیشتر از روی کتاب ها، مطالعات آزاد و عقایدشون هست باز و روشنفکرانه ست اما رفتارهاشون به نظرم بسته میاد.
پسرها ظاهرا از آزادی زنان دفاع می کنن یا مشکلی باهش ندارن، بر اساس متونی که خوندن، اما در رفتارهاشون همچنان جنسیت زدگی مشاهده می شه
.
دخترها ظاهرا سنت های بسته جنسی رو نقد می کنن اما درونشون سخت متاثر از همون سنت ها، گره خورده مونده
.
هنوز فکر می کنن این مردها هستن که باید همیشه پیشنهاد دوستی بدن
.
این مردها هستن که حتما باید پول رستوران و تفریح شون رو بدن
.
خوب نیست اگه از کسی خوششون میاد زود نشون بدن
.
باید ناز بیارن. نازشون خریده بشه تا شان شون حفظ بشه و چیزهایی از این دست که دوره اش اینجا گذشته و قابل فهم نیست
.

به وضوح گره دارن
.
گره های درونی
.
همه اینها باعث می شه که فکر کنم چیزهایی بیش از تصاویر منفی رسانه ای در این موضوع دخیله
. 
به طور ویژه آموزش و تربیت.
یک تربیت دوگانه که جوان ایرانی پس از انقلاب همیشه باهش درگیر بوده
.
از یک سو آموزش و تربیتی اجباری، سنتی، مذهبی در خانه و جامعه و از سوی دیگر مطالعات و مشاهدات آزاد خودش که خیلی جاها در تضاد و حتی تناقض با اولی بوده و هست و اما در ضمن فضایی برای بروز عملی و آشکار نداشته و صرفا در حد دانسته و گزاره باقی مانده
.
دو وجه متضاد و متناقض در اندیشه و گفتار با رفتار
.

از یک دختر آمریکایی و یک پسر فرانسوی توصیف جالبی در مورد پسرها و دخترهای ایرانی شنیدم
.
شاید برای شما هم جالب باشه
.
دختر بیست و یک ساله آمریکایی رو می شناسم که بعد از دو ماه دوست پسر ایرانیش رو ترک کرد
. 
ا
زش پرسیدم به نظرت چطوری بود؟
در حالیکه صورتش از ناراحتی یادآوری منقبض شده بود گفت
:
بسیار خودخواه و بچگانه بود. من رو با مادرش اشتباهی گرفته بود
!

از پسر فرانسوی که به ایران، تهران و تبریز، سفر کرده بود نظرش رو در مورد دخترهای ایرانی پرسیدم
.
گفت
:
چیزی که من تو مهمونی ها می دیدم، دخترهای بسیار معمولی و متوسط از نظر سطح سواد و معلومات بودند که اما رویای سوپر استار شدن به سبک هنرپیشه های آمریکایی رو داشتند
.
لطفا بدون آزردگی بخونید چون سئوال های من هنوز مونده
.
چرا اغلب جوانان ایرانی که از ایران به غرب می رن، امروز در کشورهای غربی ایزوله و تنها می مونن؟
چرا جذاب نیستن؟
علی رغم اینکه خیلی مطالعه دارن، خیلی حرف های خوب می زنن و خیلی به لباس و آرایش خودشون می رسن
!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر