تو یه گلوله جا با در و پنجره بسته دختربچه درونش سنباده کاری گرفتش .. در و دیوار خونه رو نرمه چوب گرفته ... تا لای ورق های کتاب ها حتی.
گیر افتادم میون دوتا دیوانه.
یکی تمیز و وسواسی با صدایی که همش غر می زنه، اون یکی دیگه بچه ای که وقتی یه چیزی می خواد همون لحظه باس انجامش بده.
تن بیچاره، میون این دوتا ، چی چی گیجه گرفته که به ساز کدوم برقصه.
اینایی که هی می گن به بچه درونتون گوش کنین و مجال بدین و اینا بیان ببینن چی به روزگارم آوردن این بچه های درون ..... از من بپرسین می گم یه وقت هایی هم باس بزنین تو سر بچه های درونتون، توله سگ ها آروم بگیرن وگرنه زندگیتون رو به گند می کشن .
خوب جاییه!
پاسخحذف