همین اول بگم که این نوشته صرفا بر اساس مشاهدات شخصی منه.
کمتر آدمی رو تا به امروز در زندگیم دیدم که نگاهی خالی از کلیشه ، بدون اغراق و بدون تعمیم دهی نسبت به آمریکا داشته باشه.
یا شیفته اش هستن و یا مدام در حال تحقیرش.
به نظرم وجود همین دو نگاه کلیشه ای به آمریکا کافیه که متوجه بشیم اکثرمون چقدر کم راجع به آمریکا می دونیم و این مملکت تا چه حد پیچیده و چند بعدیه.
یادمه تو ایران اونها که نگاهی شیفته وار به آمریکا داشتن شناختشون محدود می شد به چند حوزه:
هالیود، ستاره های سینما، موسیقی پاپ، نیویورک، لوس آنجلس و البته دانشگاه هاش.
هاروارد، استنفورد، برکلی، ام آی تی، جان هاپکینز و ...
اونهایی هم که ازش بیزار بودن و مدام تف و لعنتش می کردن آمریکا براشون خلاصه بود تو بمب اتم و جنگ ویتنام و سیاست خارجیش و بمب افکن هاش.
خوب البته به نظر میاد هر دو گروه بیراه هم نمی گفتن ... یکی به خرطوم فیل دست کشیده بود و یکی دیگه به ما تحتش.
فیل هم خرطوم داره و هم ما تحت اما جایی که حق نداشتن ، حق نداریم و بلکه بسیار آزار دهنده و دل زننده است اینه که بخوای اصرار کنی :
آی الله و به الله فیل همیه که من می گم.
یک خرطوم دراز و جالب ، یا یک ماتحت گنده که وقتی قضای حاجت می کنه نصف طویله رو پهن می گیره.
برام جالبه که این نگاه کلیشه ای اینجا هم هست.
آمریکا برای خیلی ها خلاصه شده در یک کلیشه یک بعدی سیاسی به نام سرمایه داری.
انگار فراموش کردن یا نمی خوان باور کنن و بپذیرین که اون مملکت یک اساس دموکراتیک هم داره مبتنی بر یک نگاه نو فلسفی و پیشرو در تعریف آزادی و دموکراسی.
یا شاید هم این فراموش کاری و نادیده گرفتن در ناخودآگاه برخی یک روش تدافعی هست در برابر حس تحقیر و خود کم بینی.
شخصا برام بسیار کسالت بار ، دل آزار دهنده و مسخره است وقتی می بینم عده ای مدام با درجا زدن روی کلیشه ها سعی می کنن براساس جغرافیا و ملیت برای خودشون وجهه ای از عقلانیت و فرهنگی بودن دست و پا کنن.
عقلانیتی که مبتنی بر محل زیست و ملیت آدم ها باشه با گم شدن شناسنامه و پاسپورت هم گم می شه.
مضحک ترین قسمت داستان هم وقتیه که دور میز می شینن، آمریکا و آمریکایی ها رو مسخره می کنن که هیچی حالشون نیست و جامعه ی بی اطلاع و مصرفی و چاق و اینان بعد هم زمان دارن با آیفون هاشون اینترنت و گوگل و فیس بوک و تویتر و یوتیوب و تلگرام رو هم چک می کنن.
مردم آمریکا رو به خاطر سیستم سرمایه داری و مصرف زدگی تحقیر می کنن و هم زمان خودشون دارن محصولات آمریکایی رومصرف می کنن ... به طور روزانه .
از داشتن آیفون و اپل خوشحال و سربلندند و در عین حال از اینکه در آمریکا نیستن و بلکه در فرانسه ، مهد فلان و فلان و فلان هستن بهشون حسی از آزادگی و آزادیخواهی دست می ده.
اوووففففففففف ... دست بردارین به خاطر خدا!
اما مضحک ترین صحنه ای که به کرات از این نوع فرانسوی های آزادیخواه و ضد کاپیتالیسم آمریکایی دیدم وقتیه که رو در رو با یک آمریکایی قرار می گیرن.
کافیه طرف دهنش رو باز کنه به انگلیسی حرف زدن تا ببینید چطور دست و پاشون به لرزه می افته و خودشون رو می بازن.
آخه چرا؟!!!!
حرف آخر:
جون هرکی دوست دارین اون مملکت فیل پیکر رو در گذاره های ریزه پیزه و تک بعدی خلاصه نکنین.
این تک گذاره ای کردن هیچ چیز نه به هیچکس اضافه می کنه و نه کم فقط اعتبار و قدرت استدلال خود آدم رو زیر سئوال می بره.
فیل رو می خواید بشناسید باید همه هیکلش رو باهم ببینید ... از تو طویله تاریک ِ پر هیاهو، کسی فیل شناس بیرون نمی یاد.
کمتر آدمی رو تا به امروز در زندگیم دیدم که نگاهی خالی از کلیشه ، بدون اغراق و بدون تعمیم دهی نسبت به آمریکا داشته باشه.
یا شیفته اش هستن و یا مدام در حال تحقیرش.
به نظرم وجود همین دو نگاه کلیشه ای به آمریکا کافیه که متوجه بشیم اکثرمون چقدر کم راجع به آمریکا می دونیم و این مملکت تا چه حد پیچیده و چند بعدیه.
یادمه تو ایران اونها که نگاهی شیفته وار به آمریکا داشتن شناختشون محدود می شد به چند حوزه:
هالیود، ستاره های سینما، موسیقی پاپ، نیویورک، لوس آنجلس و البته دانشگاه هاش.
هاروارد، استنفورد، برکلی، ام آی تی، جان هاپکینز و ...
اونهایی هم که ازش بیزار بودن و مدام تف و لعنتش می کردن آمریکا براشون خلاصه بود تو بمب اتم و جنگ ویتنام و سیاست خارجیش و بمب افکن هاش.
خوب البته به نظر میاد هر دو گروه بیراه هم نمی گفتن ... یکی به خرطوم فیل دست کشیده بود و یکی دیگه به ما تحتش.
فیل هم خرطوم داره و هم ما تحت اما جایی که حق نداشتن ، حق نداریم و بلکه بسیار آزار دهنده و دل زننده است اینه که بخوای اصرار کنی :
آی الله و به الله فیل همیه که من می گم.
یک خرطوم دراز و جالب ، یا یک ماتحت گنده که وقتی قضای حاجت می کنه نصف طویله رو پهن می گیره.
برام جالبه که این نگاه کلیشه ای اینجا هم هست.
آمریکا برای خیلی ها خلاصه شده در یک کلیشه یک بعدی سیاسی به نام سرمایه داری.
انگار فراموش کردن یا نمی خوان باور کنن و بپذیرین که اون مملکت یک اساس دموکراتیک هم داره مبتنی بر یک نگاه نو فلسفی و پیشرو در تعریف آزادی و دموکراسی.
یا شاید هم این فراموش کاری و نادیده گرفتن در ناخودآگاه برخی یک روش تدافعی هست در برابر حس تحقیر و خود کم بینی.
شخصا برام بسیار کسالت بار ، دل آزار دهنده و مسخره است وقتی می بینم عده ای مدام با درجا زدن روی کلیشه ها سعی می کنن براساس جغرافیا و ملیت برای خودشون وجهه ای از عقلانیت و فرهنگی بودن دست و پا کنن.
عقلانیتی که مبتنی بر محل زیست و ملیت آدم ها باشه با گم شدن شناسنامه و پاسپورت هم گم می شه.
مضحک ترین قسمت داستان هم وقتیه که دور میز می شینن، آمریکا و آمریکایی ها رو مسخره می کنن که هیچی حالشون نیست و جامعه ی بی اطلاع و مصرفی و چاق و اینان بعد هم زمان دارن با آیفون هاشون اینترنت و گوگل و فیس بوک و تویتر و یوتیوب و تلگرام رو هم چک می کنن.
مردم آمریکا رو به خاطر سیستم سرمایه داری و مصرف زدگی تحقیر می کنن و هم زمان خودشون دارن محصولات آمریکایی رومصرف می کنن ... به طور روزانه .
از داشتن آیفون و اپل خوشحال و سربلندند و در عین حال از اینکه در آمریکا نیستن و بلکه در فرانسه ، مهد فلان و فلان و فلان هستن بهشون حسی از آزادگی و آزادیخواهی دست می ده.
اوووففففففففف ... دست بردارین به خاطر خدا!
اما مضحک ترین صحنه ای که به کرات از این نوع فرانسوی های آزادیخواه و ضد کاپیتالیسم آمریکایی دیدم وقتیه که رو در رو با یک آمریکایی قرار می گیرن.
کافیه طرف دهنش رو باز کنه به انگلیسی حرف زدن تا ببینید چطور دست و پاشون به لرزه می افته و خودشون رو می بازن.
آخه چرا؟!!!!
حرف آخر:
جون هرکی دوست دارین اون مملکت فیل پیکر رو در گذاره های ریزه پیزه و تک بعدی خلاصه نکنین.
این تک گذاره ای کردن هیچ چیز نه به هیچکس اضافه می کنه و نه کم فقط اعتبار و قدرت استدلال خود آدم رو زیر سئوال می بره.
فیل رو می خواید بشناسید باید همه هیکلش رو باهم ببینید ... از تو طویله تاریک ِ پر هیاهو، کسی فیل شناس بیرون نمی یاد.
نظیر همین مشکل رو من با دوستان چپی ایرانی و راستی های ورژن ایرانی هردو دارم. حد وسط جاییه که انگار قرار نیست دیده بشه یا پذیرش صرفه یا رد صرف.
پاسخحذف