شیخ شنگولنا ، سعدی و خواجه ی جان و سرور دیوانگان عالم، عمو جلال و هزار دیوانه ی دیگر و صدای سراج .... و ما به همین بیت و به همان ریتم:
تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد
حالا اون «تو» کیه خودوم هم نمی دونوم به امام هشتم ...اما هست .... هست.... هستی اش تنیده شده در هستی ام .... به همین پریشان حالی :
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بیحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت
مثل آتشفشان وزوو در سرم انفجاره ... مسلمانان خدا را ... از این دیوانگان نه سرم خلاصی داره و نه جانم
تنگ است بر او هر هفت فلک
چون می رود او در پیرهنم
از شیره او من شیردلم
در عربدهاش شیرین سخنم
می گفت که تو در چنگ منی
من ساختمت چونت نزنم
من چنگ توام بر هر رگ من
تو زخمه زنی من تن تننم
حاصل تو ز من دل برنکنی
دل نیست مرا من خود چه کنم
https://www.youtube.com/watch?v=vXakYbOVkkM
تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد
حالا اون «تو» کیه خودوم هم نمی دونوم به امام هشتم ...اما هست .... هست.... هستی اش تنیده شده در هستی ام .... به همین پریشان حالی :
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بیحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت
مثل آتشفشان وزوو در سرم انفجاره ... مسلمانان خدا را ... از این دیوانگان نه سرم خلاصی داره و نه جانم
تنگ است بر او هر هفت فلک
چون می رود او در پیرهنم
از شیره او من شیردلم
در عربدهاش شیرین سخنم
می گفت که تو در چنگ منی
من ساختمت چونت نزنم
من چنگ توام بر هر رگ من
تو زخمه زنی من تن تننم
حاصل تو ز من دل برنکنی
دل نیست مرا من خود چه کنم
https://www.youtube.com/watch?v=vXakYbOVkkM
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر