جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ شهریور ۲۲, یکشنبه

بازی ِ سراسر باخت

خوب،
الحمدالله و المنه که آنجلا خانم مرکل هم به لطف های و هوی های رسانه ای این روزها و راهبری ِ استادان ِِ سایت های هولوکاستی- هولوگرامی ِ فارسی زبان بر موج های احساسات مردمان ِ زخم خورده از خود و در رویای ِ ناجی انسانیت مانده، سوار است و به عنوان افتخاری ِ«بانو مرکل» از سوی ایشان نائل شدند.
بماند که این رویای ناجی انسانیت بستگی به ذائقه و سلیقه افراد گاه مردی ست بالا بلند و متین از سرزمین مقدس حجاز و گاه زنی ست میان سال و توپولو و ناز و نمکی و بلوند از سرزمین خیلی خارجی و چشمگیر ژرمنی.
خوب گمانم به روزترهای مذهب زده ، از نوع بیزار از مذهب، نوع دوم را ترجیح می دهند. هر چه باشد بلوندها به روزتر و شیک تر به نظر می رسند.
آن مذهب زده های دیگر ، از نوع ِ با سر افتاده در چاه نامه ها و رویاها و اوهام، البته بالا بلند ِ حجازی را دوست تر دارند.
ما هم که بخیل نیستیم هم آن عزیز بالا بلند را به خاطر عزیز دوستان احترام می کنیم و هم این توپولوی ناز ِ نمکی ِ بلوند را از این پس بانو مرکل می نامیم.
ولی شما را به خدا به هر بالا بلند یا توپولوی ِ بلوندی که دوستش دارید و محبوبتان هست سوگند یکی بیاید بگوید چگونه و با چه جراتی توانستند به این ماجرای سراسر تراژیک ِ فروپاشی یک کشور و ملت عبارت ِ «بازی ِ برد-برد» را الصاق کنند؟
آنجلا خانم ِ مرکل را می خواهید بانو مرکل خطاب کنید خوب بکنید ولی شما را به خدا به خاطر راه دادن چند هزار آدم بیچاره ای که سرزمین و ملتشان از هم پاشید این تراژدی دردناک ِ قرن را بازی ِ برد - برد ننامید!
هیچ کجای این ماجرا بردی نیست.
ماجرا از بیخ و بنیاد باخت است .
باخت برای همه.
باخت برای انسان.
انسان اروپایی که تا مغز استخوانش مدیا زده است.
چشم و گوش بسته.
برده ی مدیا،
کور و کر و لال مقابل تناقضات.
تناقضی که مدام توی گوشش از آزادی و حقوق بشر دم می زند و جلوی چشمش اسلحه می سازد و می فروشد و اما همچنان مسخ شده نگاه می کند و دم نمی زند.
حرف های حقوق بشری و صنایع ِ ضد بشری ِتسلیحات!
مسخ شده ی تصویر .... درمانده از تشخیص .... شهامت .... جرات.
جرات ِ سر برگرداندن و دیدن.
دیدن ِ چیزی جز تصاویر آماده که مثل فست فودهای آماده به خوردش می دهند.
باخت برای انسان خاورمیانه ای.
انسان ِ عصبانی ِ خاورمیانه ای که تا مغز استخوانش زخم خورده است و اما درمان زخمش را همچنان در زخم زدن بر نزدیک ترین کسانش می جوید.
بر همسایه.
همسایه ی ِ دیوار به دیوارش!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر