امروز صبح بیدار شدم دیدم بعد از مدت ها خیلی سورپرایز و بی
خبر «مرد روز» یکی از متن هام رو منتشر کرده. طبیعیه که خیلی خوشحال شدم. آدم می نویسه
که خونده بشه .
اما این خبر خوب من و یاد نکته ای انداخت که مدت هاست تو ذهنم باقی مونده.
اما این خبر خوب من و یاد نکته ای انداخت که مدت هاست تو ذهنم باقی مونده.
تاثیر نشریه هایی مثل مرد روز در بهبود وضع زنان!
اسم این نشریه مرد
روز هست و بیشتر متمرکز روی موضوعات مورد علاقه مردان با این حال به نظر من این نشریه در تغییر و بهبود نگاه های قالب مردسالارانه
خیلی موثرتر از از نشریه هایی ست که با عنواینی فمینیستی در چارچوبی خشک و در بازه
ای بسته از مخاطبین خاص محدود باقی مانده اند.
فمینیست به عنوان جریانی که متمرکز روی کاستی ها و تبعیض های
جنسیتی ست البته سرچشمه ایده ها و افکار قابل توجه و موثری بوده اما اگر این جریان
نتونه راهی به نیمه دیگه اجتماع یعنی مخاطبین مرد باز کنه بازه اثر گزاریش محدود باقی
می مونه .به نظر من این کاستی و نقدی ست که در اغلب نشریه ها و مقاله های فمینیستی
وجود داره. حرف اونها از لحاظ بیانی توانایی رسوخ به طبقه و مخاطبین متوسط مردان جامعه
رو نداره . اونها در بین مخاطبین خاص درجا می زنن.
بزرگترین نقطه قوت «مرد روز» هم به نظر من همین بیان ساده و
روان و متوسط مقالات و مطالبش هست. بعضی ها مدام درباره مقالات این نشریه ایرادهای علمی و آکادمیک می گیرن واقعیت اینه که
جای مقالات علمی در کتابخانه های دانشگاه ها و سایت های علمی ست و نه یک نشریه
عمومی – اجتماعی .
نقش نشریه های اجتماعی و عمومی همینه که پلی بین مقالات علمی و مخاطب عام برقرار می کنن . اگه تحقیقات علمی و دانشگاهی نتونن با زبانی ساده و ملموس به درون جامعه راه پیدا کنن به طور رقت انگیزی ایده هاشون گوشه کتابخانه ها گردو خاک می خورن .
نقش نشریه های اجتماعی و عمومی همینه که پلی بین مقالات علمی و مخاطب عام برقرار می کنن . اگه تحقیقات علمی و دانشگاهی نتونن با زبانی ساده و ملموس به درون جامعه راه پیدا کنن به طور رقت انگیزی ایده هاشون گوشه کتابخانه ها گردو خاک می خورن .
ایراد دوم به عدم کارایی فمنیست، بار منفی و ضد مردی هست که
ناخودآگاه این واژه، به هر دلیلی، در بین طبقه متوسط پیدا کرده و ناخودآگاه اذهان رو
دچار جبهه گیری می کنه. فمنیست تا نتونه
راهی به مخاطب مرد متوسط باز کنه نمی تونه منشا تغییر قابل توجه ای در جامعه باشه.
مرد روز رو همچنین تحسین می کنم و دوستش دارم چرا که ساده و طبیعی
وارد حوزه هایی می شه که قبلا توسط افکار مردسالارانه
مصادره شده. مثل موضوع سکس.
سکس یک موضوع بنیادی ست که اما توسط یک قشر فکری خشن و تهاجمی مذکر محور در اجتماع مصادره شده . این نگاه تهاجمی از سکس، از آن موضوعی زشت و برخورنده و توهین آمیز ساخته که نزدیک شدن بهش رو سخت کرده.
سکس یک موضوع بنیادی ست که اما توسط یک قشر فکری خشن و تهاجمی مذکر محور در اجتماع مصادره شده . این نگاه تهاجمی از سکس، از آن موضوعی زشت و برخورنده و توهین آمیز ساخته که نزدیک شدن بهش رو سخت کرده.
اما باید توجه داشت این سخت بودن موضوع سکس در اجتماع نه به
خاطر خود موضوع سکس بلکه به خاطر طبقه فکری خشنی از اجتماع ست که واژه ها و ادبیات
این حوزه رو با روحیه پرخاشگرانه خودشون مصادره کردن.
باید وارد این موضوع شد و درموردش با ادبیاتی دیگر هم حرف زد
. حرف هایی در حد متوسط و ساده تر از ادبیات آکادمیک تا بتونه در بین مخاطب عام راه
باز کنه و افق هایی دیگه هم از این حوزه رو به روی چشم ها و گوش های آلوده شده ما با انبوه
فحش ها و جوک ها و حکایت های سخیف جنسی باز کنه.
گاهی به مرد روز این ایراد رو می گیرند که پرداختنش به موضوعات
جنسی و سکسی برای جلب مخاطب بیشتره . این نقدی یک بعدی ست که فقط تیترها رو نظاره می
کنه. باید زیر تیترها رو هم نگاهی انداخت و بعد قضاوت کرد.
واقعیت اینه که جامعه ایران یک جامعه به شدت جنسیت زده است که در آن جنسیت و سکس منشا سوئ استفاده های زیادی
شده . پس طبیعیه که این موضوع مورد توجه بیشتری هم در این نشریه اجتماعی باشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر