باید که شنید و نیوشید.
سرور و سالار صدا و دکلمه، آآآآآآآقا بهروز رضوی.
آخ که چه ابیاتی و چه صدایی ...
این ها ابیاتی پراکنده از فردوسی ست که با سلیقه و ذوق تمام کنار هم گذاشته شده و شعری ساخته شده که با صدای آقای رضوی تا سیتوپلاسم های سلولی، بر کالبد و جان می نشیند .
سرور و سالار صدا و دکلمه، آآآآآآآقا بهروز رضوی.
آخ که چه ابیاتی و چه صدایی ...
این ها ابیاتی پراکنده از فردوسی ست که با سلیقه و ذوق تمام کنار هم گذاشته شده و شعری ساخته شده که با صدای آقای رضوی تا سیتوپلاسم های سلولی، بر کالبد و جان می نشیند .
جهانا سراسر فسوسی و باد
به تو نیست مرد خردمند شاد
——————————————————— شاهنامه – داستان فریدون
که داند که چندین نشیب و فراز
به پیش آرد این روزگار دراز
——————————————————— شاهنامه – داستان اکوان دیو
بر این گونه گردد همی چرخ پیر
گهی چون کمان است و گاهی چو تیر
——————————————————— شاهنامه – داستان اکوان دیو
همه تا در آز رفته فراز
به کس بر نشد این در راز باز
——————————————————— شاهنامه – سهراب
بدان تا نداند کسی راز او
همان نشنود نام و آواز او
——————————————————— شاهنامه – پادشاهی اسکندر
از این راز جان تو آگاه نیست
بدین پرده اندر تو را راه نیست
——————————————————— شاهنامه – سهراب
یکی ژرف دریاست بن ناپدید
در گنجه رازش ندارد کلید
——————————————————— شاهنامه – داستان دوازده رخ
چنین است رسم جهان جهان
همی راز خویش از تو دارد نهان
چنین است رسم سرای جفا
نباید ازو چشم داری وفا
——————————————————— شاهنامه – پادشاهی خسرو پرویز
همه کارهای جهان را در است
مگر مرگ کان را دری دیگر ست
اگر مرگ داد است بیداد چیست ؟
زداد این همه بانگ و فریاد چیست ؟
——————————————————— شاهنامه – سهراب
چه بارنج باشی چه با تاج و تخت
ببایست بستن به فرجام رخت
——————————————————— شاهنامه – پادشاهی اردشیر
به گیتی در آن کوش چون بگذری
سرانجام نیکی بر خود بری
——————————————————— شاهنامه – سهراب
بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین و است و بس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر