جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ دی ۸, دوشنبه

در باب آرایش

مدخل:
من آرایش نمی کنم اما آرایش کنندگان را دوست دارم . 
البته آرایش به قاعده و اندازه در خدمت زیباتر شدن 
و نه آرایش بر حسب عادت یا به جا آوردن وظیفه!

شان نزول :
یادآوری خاطره ای تکان دهنده در باب آرایش.
یک بار در مشد به قصد کوتاه کردن شوید های روی سرم و بالا آمدن نفسم به آرایشگاه سر کوچه امان رفتم. قبل از من خانم جوانی همراه با کودک دو سه ساله اش در نوبت بود. خانم زیبا بود. صورتی جوان، معصومانه و ملیح داشت. پیدا بود به عزم مجلس عروسی قصد آرایش کرده است.
خانم به زیر دست آرایشگر رفت. از گفتگو ها متوجه شدم که عروسی قوم و خویش شوهر است . معنیش برای من این بود که پس مجلس خودمانی ست برای آرایشگر اما گمانم معنیش این بود که باید خیلی خیلی مواد آرایشی استفاده کند و سنگ تمام بگذارد. 
کنجکاو بودم آن صورت زیبا را پس از آرایش هم ببینم. 
به بهانه هایی نوبتم را هی عقب انداختم تا از محرومان نباشم.
رفتم و پس از ساعتی برگشتم. 
آرایش خانم هنوز تمام نشده بود. 
شاگرد آرایشگر کار روی شویدهای مرا شروع کرد و به ربع ساعتی تمام کرد. 
به بهانه فراموش کردن کیفم رفتم و پس از سه ربع ساعت برگشتم و آنقدر کش 
دادم تا بالاخره کار آرایشگر روی صورت خانم تمام شد. ذوق زده منتظر دیدن صورتی از صور حق تعالی بودم که فرموده است:
«هو الجمیل»

چشمانم مشتاقانه منتظر بود که اما ناگهان گوش هایم به جیغ و گریه کودک در آغوش مادر چهارتا شد.
کودک که زودتر از من مادر را پس از آرایش دیده بود جیغ می زد و گریه می کرد.
مادر زیبا کلافه بود و گیج. هنوز خودش را در آینه ندیده بود.
رو که برگرداند صدای جیغی هم از درون خود شنیدم که می گفت:
آه ، کودک حق دارد ... حق دارد ... کو آن مادر به آن زیبایی؟! 
شوکه شده بودم .... درست مثل کودک با این تفاوت که چون کودک نمی توانستم اجازه دهم داد دلم به دهانم جاری شود چه دنیای بزرگسالی ست و هزار هزار آداب و ادوب و تشخص و تظاهر .
پس از روئیت شاهکار دست آرایشگر بالاخره دستمزد کوتاه کردن شویدهای خودم را دادم و از آرایشگاه دل کندم با این امید و آرزو که ای کاش مادر جوان جیغ ها و گریه های کودک خود را لحاظ کند و در منزل آن توده های رنگ و روغن را از صورتش بزدایدچه به راستی آن هیئت که من از او دیدم نه فقط چشم قوم شوهر بل چشم هر جنبده ای را کور می کرد.

پس ای عزیز،
به صورت زیبا و طبیعی و معصومت قسمت می دهم که
کرم و پودر و رنگ و روغن را در خدمت صورت گیر نه صورت را در خدمت خرید و مصرف مارک کرم و رنگ و روغن.
ما زیبا پرستیم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر