جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۴ مهر ۵, یکشنبه

فوتبال و ارواح همسان!

بارها و بارها سوپر گل های  تیم فوتسال رو دیدم.
چیزی از هنر در حرکاتشون هست.
هنر فوتبال.
درست مثل فوتبال برزیلی.
فوتبالی که توش انگار زمین فوتبال، همون تنها لحظات رهایه پس از یک عمر زندان انفرادی.
فوتبال دیگه فوتبال نیست، همه ی تو هست.
همه ی زندگیت،
عمرت،
سهم ِ بودنت !
یک روز از دوست برزیلی خواستم برزیل رو با سه کلمه توصیف کنه.
گفت:
امید،
درد،
طنز!
و هر کلمه رو که  گفت پر شدم از هیجان ِ آشنایی.
برام هیجان انگیز بود، گرچه غافلگیر کننده نبود، که سه واژه حک شده بر روح او از برزیل دقیقا همان سه واژه ی حک شده بر روح من از ایرانه.
عجیب نیست که میگه:
صبا، احساس می کنم روحم ایرانیه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر