اخیرا در بی بی سی مقاله ای خواندم از یک نویسنده افغان درباره
اهمیت انتخابات افغانستان برای هر دو کشور افغانستان و ایران. در این مقاله نویسنده با بیانی به
ظاهر غیر ناسیونالیستی، بین دو تاریخ مستند و موجود ایران و تاریخی ادعایی به نام
«امپراطوری افغانستان» به مقایسه نشسته است. آنچه در وحله اول از شنیدن نام «امپراطوری
افغانستان» به ذهن متبادر میشود البته کاملا قابل درک است.
این طور میشود نگاه کرد که دولت افغانستان قصد دارد برای ترمیم روحیه ملی و جدا کردن مردم از محرومیت های تاریخی گذشته، با این واژه های پر طمطراق آلام مردم مظلوم افغانستان را التیام دهد و حس عزت و قدرت ملی را به مردم بازگرداند. اما آن چه در مطلب بی بی سی آمده است چیزی فراتر از این حرفهاست و متاسفانه به تحریف تاریخ و به نوعی تاریخ سازی نزدیک شده است که البته نگران کننده است.
به این جملات دقت کنید:
«این سخن که افغانستان در قدیم بخشی از خاکِ ایران بوده است، در اغلبِ متون درسی ایران وجود دارد. در افغانستان نیز، عین این قضیه هست. در متون درسی و تاریخیِ افغانستان، بخارا و اصفهان و دهلی و پیشاور، جزء افغانستان قدیم شمرده می شوند».
یا
«ایران و افغانستان معاصر، هر دو، با خلق تاریخ از عصر کنونی تا عصر کوشانیان و ساسانیان و حتى دوران پارینه سنگی و نئوسنگی ... برای خود هویت دست و پا کرده اند.»
دقت کنید چگونه گزافه گویی های تاریخی افغانستان به پای ایران هم نوشته می شود!!!
این جملات دو پهلو به اضافه برتری دادن های مداوم نویسنده به افغانستان نسبت به ایران گویا برای این است که در انتها به این نتیجه اظهر من الشمس برسد که انتخابات افغانستان بر کشور همسایه یعنی ایران اثر دارد و مهم است و باید مورد توجه و لحاظ قرار گیرد.
به نظر می رسد متاسفانه این نوع تلاش های دولتی برای ترمیم هویت آسیب دیده ملت افغان از یک سو و از سوی دیگر تلاش روشنفکر افغان برای مقایسه بین یک تاریخ جعلی با یک تاریخ مستند بیش از آنکه موجب تقویت هویت ملی ملت افغان شود اسباب مضحکه بین المللی شود.
در انتهای آن مقاله کامنتی نوشته ام که در اینجا تکرار می کنم. لینک مقاله بی بی سی را نیز در انتهای این متن داده ام.
این طور میشود نگاه کرد که دولت افغانستان قصد دارد برای ترمیم روحیه ملی و جدا کردن مردم از محرومیت های تاریخی گذشته، با این واژه های پر طمطراق آلام مردم مظلوم افغانستان را التیام دهد و حس عزت و قدرت ملی را به مردم بازگرداند. اما آن چه در مطلب بی بی سی آمده است چیزی فراتر از این حرفهاست و متاسفانه به تحریف تاریخ و به نوعی تاریخ سازی نزدیک شده است که البته نگران کننده است.
به این جملات دقت کنید:
«این سخن که افغانستان در قدیم بخشی از خاکِ ایران بوده است، در اغلبِ متون درسی ایران وجود دارد. در افغانستان نیز، عین این قضیه هست. در متون درسی و تاریخیِ افغانستان، بخارا و اصفهان و دهلی و پیشاور، جزء افغانستان قدیم شمرده می شوند».
یا
«ایران و افغانستان معاصر، هر دو، با خلق تاریخ از عصر کنونی تا عصر کوشانیان و ساسانیان و حتى دوران پارینه سنگی و نئوسنگی ... برای خود هویت دست و پا کرده اند.»
دقت کنید چگونه گزافه گویی های تاریخی افغانستان به پای ایران هم نوشته می شود!!!
این جملات دو پهلو به اضافه برتری دادن های مداوم نویسنده به افغانستان نسبت به ایران گویا برای این است که در انتها به این نتیجه اظهر من الشمس برسد که انتخابات افغانستان بر کشور همسایه یعنی ایران اثر دارد و مهم است و باید مورد توجه و لحاظ قرار گیرد.
به نظر می رسد متاسفانه این نوع تلاش های دولتی برای ترمیم هویت آسیب دیده ملت افغان از یک سو و از سوی دیگر تلاش روشنفکر افغان برای مقایسه بین یک تاریخ جعلی با یک تاریخ مستند بیش از آنکه موجب تقویت هویت ملی ملت افغان شود اسباب مضحکه بین المللی شود.
در انتهای آن مقاله کامنتی نوشته ام که در اینجا تکرار می کنم. لینک مقاله بی بی سی را نیز در انتهای این متن داده ام.
کامنت :
«دو نکته یکی خطاب به نویسنده این متن و دیگری خطاب به خبرگزاری بی بی سی.
نخست خطاب به نویسنده:
این که در دهه های اخیر هویت ملت افغان به واسطه جنگهای داخلی پی در پی مورد تخریب قرار گرفته است واقعیت قابل درکی ست که اما ترمیم آن با جعل تاریخ نه تنها امکان پذیر نیست بلکه اسباب مضحکه و تحقیر بیشتر است.
صد البته دولت افغانستان موظف به ترمیم این هویت برای ملت خود است اما واژه سازیها یی مثل «امپراطوری افغانستان» به واقع توهین به شعور علمی ملت افغان است که بیشتر موجب اسباب مضحکه بین المللی می شود .
نقشه ها موجود است .
تاریخ ها معلوم است.
موجودیتی به نام کشور افغانستان در اسناد تاریخی بیش از چند صد سال عمر ندارد.
این که تلاش دولت افغانستان برای ترمیم هویت آسیب دیده ملت افغان، محوری ناسیونالیستی دارد البته خطایی مضحک و عقب افتاده است که اما مقایسه آن با واقعیت تاریخی، ثبت شده و مورد تائیدی به نام حوزه فرهنگی ایران در آسیای میانه بیشتر شبیه تقلایی ست که هر چند ظاهری روشنفکری همراه با ادعاهای فرا قومی دارد اما بر پیش فرض های اولیه علمی اشتباه بنا شده است و حتی هدف از این مقاله را هم که بیشتر موجب تشدید احساسات واگرایی بین دو کشور همسایه می شود را زیر سئوال می برد.
نویسنده تلاش می کند با ادعاهای غیر ناسیونالیستی بین یک تاریخ مستند و تائید شده در محافل علمی جهانی به نام «حوزه فرهنگی ایران زمین» با یک تاریخ جعلی و ساخته شده به نام «امپراطوری افغانستان» مقایسه انجام دهد و ضمن حفظ جایگاه روشنفکری و به ظاهر غیر ناسیونالیستی خود واقعیت مستند مفهوم «حوزه فرهنگی ایران» را مورد تشکیک قرار دهد.
این واقعیت که ناسیونالیسم تجربه ای شکست خورده است و سیاست کشورهای همسایه بر یکدیگر تاثیر دارند گزاره هایی ست بس ساده و ابتدایی که برای تشریح آن نیازی به این همه مغالطه و مضحکه قرار دادن بینش فکری نبود.
بله! صد البته که انتخابات افغانستان برای ایران و ملت ایران بسیار مهم و قابل توجه و تامل است.
اما نکته دوم خطاب به خبرگزاری بی بی سی :
انتخاب چنین مقاله هایی که از مرحله ی فرض دچار نقصان های عمیق علمی هستند به اعتبار خبرگزاری های معظمی مثل بی بی سی لطمه هایی غیر قابل جبران وارد می کند.»
لینک مقاله :
http://www.bbc.co.uk/persian/blogs/2014/04
/140410_l44_nazeran_iran_afghanistan_vote.shtml
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر