جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ آبان ۲۵, یکشنبه

عظمت فلسفه - زیبایی ادبیات

به این شعر - فلسفه یا فلسفه- شعر شاملو نگاه می کنم در حالیکه دو نیمکره ی مغزم به جان هم افتاده اند .... یکی از تخدیر ادبیات به شوق آمده ست و می خواهد تن دهد به رقص با افسون واژه ها و اما آن دیگری وسواسگونه و سخت گیر دست از شک نمی کشد ....  راه می بندد به سرخوشی با آوای ریتمیک واژه ها.

با خودم فکر می کنم:

در امتداد زمان آنچه از عظمت فلسفه باقی می ماند نهایتا

زیبایی ادبیات است چنانکه از انسان، تاریخ.


****************
در غیابِ انسان
جهان را هویتی نیست،
در غیابِ تاریخ
هنر
عشوه‌ی بی‌عار و دردی‌ست،
شاملو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر