جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ بهمن ۲۳, پنجشنبه

واردات اسلام سنتی عربی و دموکراسی جنگی غربی

صرفا جهت یادآوری چند تفکیک:
در اسلام چهار ماه با عنوان ماه های حرام وجود دارد که در آنها جنگ و خونریزی حرام است. 
تاکید بر این چهار ماه به عنوان حکمی اسلامی در واقع گویای این واقعیت است که جنگ یک پیش فرض بوده است. یعنی شرط معمول مبتنی بر جنگ است که اما استثنایی به نام چهار ماه حرام بر آن وارد شده است.رواج کاربرد واژه سلام به معنی صلح ، که اسلام هم از آن مشتق می شود، در زمان پدید آمدن اسلام نیز خود گویای این پیش فرض است.
به این معنا که پیش فرض مواجهه دو نفر با هم جنگ و دعوا بوده است که اما با ابداع و رواج کلمه سلام سعی شده است از این پیش فرض جلوگیری شود.

هم اینجا بلافاصله باید به یاد آورد که پیش فرض جنگ نه در کانسپت اسلام بلکه در بستر فرهنگی جامعه ای قبیله ای بوده است . به عبارت دیگر اسلام با وضع چهار ماه حرام بر این شرایط خشونت بار محلی بند زده است و سعی کرده است خشونت افسار گسیخته جامعه ی محل نزول خود را ساختارمند کند
.
به این چهار ماه اضافه کنید قوانین ارث، نکاح و طلاق.
قوانینی که با در نظر گرفتن زمان و مکان در مقیاس خود برای آن جامعه بسیار پیشرو و انسانی بوده اند و توانسته است ساختاری محکم و همگرا به جامعه پراکنده و قوم و قبیله گرای عربستان در آن زمان بدهد. به عبارت واضح تر اسلام توانسته است جامعه قوم و قبیله ای محل نزول خود را ساختارمند و متمدن کند. با اینحال در اظهار نظرهای عامیانه بسیار می شنویم که خشونت جزئ ذاتی از اسلام است.

نکته اول هم اینجاست. باید در نظر داشت که
:
آن چیزی که به عنوان خشونت ذاتی اسلام در اظهارنظرهای روزانه عنوان می شود در واقع نه در اسلام بلکه در بستر زمانی و مکانی محل نزول آن بوده است. 
و اتفاقا درست برعکس اسلام به عنوان یک راه حل محلی توانسته است محل نزول خود را از این بابت سروسامان و ساختاری بدهد.

نکته دوم توجه به رویه سنت و مسائل ناشی از آن با ورود اسلام به سرزمین ها و تمدن های دیگر است
.  باید توجه داشت که آیه های حکمی اسلام متناسب با مکانیت خود و صرفا کاربردی محلی و زمانی داشته است. به عبارت دیگر اگرچه آیه های حکمی در عربستان قبیله گرا ساختاری محکم و پیشرو محسوب می شوند اما همین ساختار، قبایی بوده است تنگ برای تن دیگر سرزمین های اشغال شده توسط اعراب مسلمان. به ویژه سرزمین های شهرنشین و مبتنی بر زندگی شهری.
به قول یک ضرب المثل آمریکایی
:
چیزی که برای یکی گوشت است برای دیگری سم است!

در این میان رویکرد ایرانیان در برابر هجوم اعراب مسلمان بسیار خلاقانه، منحصر به فرد و جالب توجه است
. از سویی به ضرب و زور شمشیر و جزیه چاره ای جز اسلام آوردن نداشته اند و از سوی دیگر اما متناسب و در قدر امکان آن زمان این مهمان ناخوانده را محلی و متناسب با نیازهای خود می کنند. در قالب ابداع مذهب تشیع.
شیعه در کلمه یعنی پیرو. واژه ای که در ذات خود مفهوم باز بودن، پویایی و به روز شدن را داراست. در برابر آن اما کلمه سنت بر اصل سنت گرایی استوار است
.

نکته دوم هم اینجاست
:
مذهب شیعه در ذات خود امکان به روز شدن و پویایی محلی و مکانی را بیش از مذهب اهل سنت داراست. چنانکه این باز بودن و انعطاف پذیری را می توان در عرفان اسلامی ایرانی به طور خاص و در اخبار روز و مقایسه واکنش های مسلمانان کشورهای اسلامی به طور عام  مشاهده کرد. واکنش هایی که اغلب در کشورهای شیعه مذهب انعطاف پذیرتر و با تلرانس بیشتری ست.

به گمان من
 
اسلام در ورژن تشیع قابلیت به روز شدن و حتی پویایی و سازگاری با جهان نو را بیشتر داراست. چنانکه مصداقی از آن را می توان در احکام باز و فقهی ِ فقهایی مثل آیت الله صانعی هم مشاهده کرد.
به هر حال به روز شدن محلی با سرعتی لاک پشت وار عاقلانه تر از به روز شدن ناگهانی ست چه این به روز شدن در قالب اسلام سنت گرای مهاجم عربی در گذشته بوده باشد و چه در قالب دین ستیزی و دموکراسی جنگی غربی امروزی
.چرا که :
قبای محلی به تن متناسب تر ست تا قبای وارداتی فری سایز
!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر