نفس تنگ شد از تاریخ، دل سیاه شد پای سیاست، دیده خون از اخبار
و صدایی که یک ریز .... یک ریز .... یک ریز مثل موریانه سلول های مغز را می جوه:
اون خلبان یک مادر داره .... مادری با بی اندازه ثانیه ها پیش رو ...
چه معصوم و ساده بود کودکی که فکر می کرد کابوس ها فقط در خواب ها خانه دارند!
و صدایی که یک ریز .... یک ریز .... یک ریز مثل موریانه سلول های مغز را می جوه:
اون خلبان یک مادر داره .... مادری با بی اندازه ثانیه ها پیش رو ...
چه معصوم و ساده بود کودکی که فکر می کرد کابوس ها فقط در خواب ها خانه دارند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر