امروز می خواستم برم دنبال هزارتا کار ِ
روزمره ی عقب افتاده اما ذهنم ناخودآگاه درگیر موضوع حجاب و برهنگی شد . می دونم
تا چیزهایی که تو ذهنم هست رو با نوشتن مرتب نکنم ، نمی تونم روی کار دیگه ای
تمرکز کنم.
راست و صداقتش وقتی نگاه می کنم می بینم
برهنگی انتخاب "شخصی" من نیست چون
اولا بدون لباس سرما می خورم و ثانیا خیلی خوش تیپ نیستم اما اگه اندام بی نقصی مثل دونده های ده
گانه یا قهرمانهای تنیس داشتم حتما لباس های کمتری می پوشیدم تا هم زکات ِ رشته های بی نقص "دی ان ای" ام رو پرداخته باشم و هم خودم از خوشالی و برق نگاه بقیه خوشالتر بشم. :)
چرا که اشتراک و بازتاب یکی از طبیعی ترین و
اساسی ترین نیازهای آدامیزاده است و هر
جور انکار بی نیازی از دیگری به نظر من یک خود فریبی ست. ما نیاز به دیدن ، دیده شدن ، تحسین کردن و تحسین شدن داریم. بی تعارف!
از سوی دیگه حجاب نه تنها انتخاب شخصی
من نیست بلکه حتی باهش مخالف هم هستم البته وقتی که به عنوان ابزاری برای امنیت
جامعه مطرح می شه و گرنه حجاب کاربردهای دیگری هم پیدا کرده است. مثل حجاب
به عنوان سمبلی از هویت. درست مثل لباس های محلی
تفاوت این دو نوع حجاب - حجاب به عنوان ابزاری
برای امنیت و حجاب به عنوان هویت - دقیقا در آزادی انتخاب آن و احترام به فردیت ِ
افراد جامعه است.
به هر حال حجاب در شکل اجباری و فراگیر
باعث نقص ِ شناختی و در نتیجه عقب افتادگی روانی جامعه می شه.
پاریس پر از مجسمه ها ، تصاویر و نقاشی
های برهنه از اندام زن و مرد هست با این حال باعث بهم ریختگی روانی مردی یا زنی هم
نمی شه یا اگه هم بشه باعث تجاوز به دیگری نمی شه و یا اگه باعث تجاوز به حریم دیگری هم بشه باعث توجیه برای
تجاوز نمی شه !!!
ملاحظه می فرمائید!
آیا معنی این ماجرا اینه که مثلا مردهای
فرانسوی از توانایی جنسی کمتری برخوردارند یا اساسا طبیعت متفاوتی دارند ؟؟؟
نه! به هیچ وجه ... گواهش هم این همه
بچه قد و نیمه قد
یکی به دست و یکی به کالسکه و یکی به
بغل و یکی پشت سر و ....
اما به گمان من چیزی که متفاوته شعور ِ پذیرش دیگری
هست. دیگری که شاید نیازش در اشتراک با عالم انسانی نه در خیره شدن بلکه خیره
کردنه.
من آدم ها رو نگاه می کنم و متوجه شدم
اینجا هم وقتی زن جوان زیبایی در اتوبوس یا تراموا هست ، چشم ها به سمتش می چرخه
گرچه معمولا محجوبانه و زیر چشمی.
و واقعا کیه که از تماشای ِ بازتاب ِ رشته های
دی ان ای در قالب اندامی بی نقص لذت نبره ؟؟؟؟
چه زنانه و چه مردانه.
آیا ما با خودمون تعارف داریم ؟!!!!!
اما داستان تجاوز به حریم دیگری هیچ
ربطی به تحریک های بیرونی ندارد بلکه ربط به کیفیت ِ شعور درونی دارد.
شعوری که با شناخت حاصل می شود و حجاب، در مقیاس فراگیر، مانع از آن شناخت و در نتیجه آن نوع شعور است.
*********************
حضرت ماریا شاراپووا
ملقب به جیغ بنفش :)
قهرمان تنیس زنان
حضرت ماریا شاراپووا
ملقب به جیغ بنفش :)
قهرمان تنیس زنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر