رفته عضو یه حزب سیاسی شده. (خیلی هم خوب).
بعد اومده تبلیغ حزبش رو می کنه که مو هم عضو بروم (بشم.)
می گم این یه قلم رو کوتاه بیا.
می پرسه :
چرا آخه؟
قبل از اینکه جواب بدم می ره به منبر و از خط مشی و اهداف انسانی حزبش می گه.
مو هم گوش موکونوم. (خو چون چاره ای ندروم یک تنه رفته به منبر پایین هم نمیاد.)
از حرف زدن که خسته می شه می گه :
خوب یه چیزی بگو!
می گم:
عزیز جان،
آدم ها وقتی تنهایی گوه می زنن، مقیاس و ابعاد گندکاریشون کوچیک تره.
بذار مو یکی به هم زندگی خودوم یکی گوه بزنوم چی اصراری داری مقیاس گوه زدن رو هی بزرگ تر کنی؟
(حالا البته شما هم ببخشن ای پست یه خورده بد بو بود.)
بعد اومده تبلیغ حزبش رو می کنه که مو هم عضو بروم (بشم.)
می گم این یه قلم رو کوتاه بیا.
می پرسه :
چرا آخه؟
قبل از اینکه جواب بدم می ره به منبر و از خط مشی و اهداف انسانی حزبش می گه.
مو هم گوش موکونوم. (خو چون چاره ای ندروم یک تنه رفته به منبر پایین هم نمیاد.)
از حرف زدن که خسته می شه می گه :
خوب یه چیزی بگو!
می گم:
عزیز جان،
آدم ها وقتی تنهایی گوه می زنن، مقیاس و ابعاد گندکاریشون کوچیک تره.
بذار مو یکی به هم زندگی خودوم یکی گوه بزنوم چی اصراری داری مقیاس گوه زدن رو هی بزرگ تر کنی؟
(حالا البته شما هم ببخشن ای پست یه خورده بد بو بود.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر