جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ دی ۱۱, پنجشنبه

یه کم جو گیری سال نو

دیشب فشفشه در دادن - آتیش زدن - و هوا کِردن و های و هوی و ماچ و موچ راه انداختن که سال نو رفته .... ما هم همراه با های و هوی تلویزیون و ملت ، منزل عزیزی، خوردم و شادی کردم و تبریک گفتم اما خدایی آخرش نفهمیدم ای که سال نو مِره و ما هی پیر مِرم و همچنان تو لوپ روزمرگی و «خود» دور خودما مِچرخم، هم کجاش خوشالی دِره؟!
با این همه، همراه با جمع  و به احترام رعایت آداب جمعی
برای خودم و دوستانم سالی پر از پرسش های نو آرزو می کنم ... پرسش از خود نه دیگری .... سالی پر از آینه برای بازدیدن ، بازیافتن و خودآگاهی !
*******
عاشق این تبلیغ های جانی واکر هستم  ... مملو از خلاقیتی ظریف و طنز گونه هستند .
اون نقطه تقاطع گمونم همین لحظه سال تحویله ... وقتی یهویی بنا به یه قرار دادی مثلا سال نو می شه و یه ملقی تو روزمرگی می زنیم  :)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر