جهان بیمار بود و آیینه معصوم!

۱۳۹۳ دی ۲۷, شنبه

برخورد از نوع هانتینگتون

شیخ خوش پوش ما - ممد آقا خاتمی - با عبای نایلونی و فوکول روغن زده و عطر درجه یک گل محمدی تیپ زد و صدا صاف کرد و با هزار امید و آرزو ی برآمده از فرهنگ باستانی ِ  آی دوستی و آی تو نانی در دجله انداز و آی تو خوبی کن و آی تو مهربان باش  وآی مهر و محبت، رفت به این خوش تیپ های ممالک متمدن و مترقی و حقوق بشری، ایده ی گفتگو تمدن هاش رو با لبخند ارائه کرد.
خوش تیپ ها هم طبق معمول اولش لبخندزدن و دست زدن ما هم فک کردیم :
اووووه مای گاااااااااااااد اینا چقده ژانتی و آقا و مهربون و خوبن.
انا دیگه دنیا گلستون رفت و خوب رفت و حله .

دست زدن هاشون که تموم شد، نمره بیست رو به ممد آقا دادن و نظریه اش رو گذاشتن تو کتابخونه هاشون جهت آرشیو اسناد .
ما هم غافل از اینکه تو  دنیای فکتول غرب، شکسپیر البته عزیز و گرامیه اما فقط برای تغذیه  ذائقه ادبی .... درد  معده رو باس با ماکیاولی  آروم کرد .... با هانتینگتون .... برخورد تمدن ها!
حالا شما بیا هزار تا ایراد و نقد تئوری بر ساختار منطقی نظریه بگیر . مهم نیست. مهم اینه که برخورد در تمدن غربی 
 یه جایگاه ویژه  داره ... برخورد، منبع سازه....  ثروت ساز، غذا ساز ... برخورد از نوع مستعمره سازی به نام متمدن سازی یا اتمی به نام صلح سازی!
 گفتگو مال ِ ماله مالی ِ بعد از بیگ بنگه .

 اینجوی بود که علی رغم همه اون کف زدن ها و خیالات ایزدمهری ممد آقا و ما ، اونی که رو میزهای غرب همیشه پهن بوده و هست،  اصل برخورده ... برخورد با دوقلوها .... با قلم ها .... با داعشی ها ..... دنیا، دنیای  برخورده .... برخورد و برخوردسازی اون هم از نوع هانتینگتونی
.

وقتی همه تمدن ها یه تمدن شد، وقتی همه ساختارها یه ساختار شد اونوقت گفتگو با چای و لبخند البته ممکن و مقبول و مطبوعه!
شعار تکثر و تنوع هم قد همون  شوهای آداب و رسوم سنتی کفایته .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر